1. The ballerina bobbed a curtsy before leaving the stage.
[ترجمه گوگل]بالرین قبل از خروج از صحنه، با صدای بلند ضربه ای زد
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه صحنه را ترک کند مرد باله مودبانه تعظیم کرد و تعظیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We were taught how to curtsy to the Queen.
[ترجمه گوگل]به ما یاد داده بودند که چگونه به ملکه کتک بزنیم
[ترجمه ترگمان]ما یاد گرفتیم که چطور به ملکه تعظیم کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She bobbed a curtsy to him.
[ترجمه گوگل]او با صدای بلند به او اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]او تعظیم کرد و به او تعظیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The maid bobbed a curtsy.
[ترجمه گوگل]خدمتکار با صدای بلند به صدا در آمد
[ترجمه ترگمان]خدمتکار تعظیم کوتاهی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He instructed the women to remember to curtsy before the royal personage.
[ترجمه گوگل]او به زنان دستور داد که به یاد داشته باشند در برابر شخصیت سلطنتی کوتاهی کنند
[ترجمه ترگمان]او به زن ها دستور داد که در مقابل شخص سلطنتی تعظیم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She swept him a curtsy.
7. She gave a curtsy.
8. The ballerina bobbed a curtsy ( to the audience ) before leaving the stage.
[ترجمه گوگل]بالرین قبل از خروج از صحنه، با صدای بلند (به تماشاگران) برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]The قبل از ترک صحنه تعظیم کردند (به حضار)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She managed the curtsy without falling although she was less calm than she appeared.
[ترجمه گوگل]او بدون اینکه زمین بخورد کنترل کرد، اگرچه کمتر از آنچه به نظر می رسید آرام بود
[ترجمه ترگمان]با این که او کم تر از آن که به نظر می رسید آرام گرفت، تعظیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She swept me a curtsy.
11. Garrett Breedlove: Not much chance of that unless you curtsy on my face real soon.
[ترجمه گوگل]گرت بریدلاو: شانس زیادی برای این کار وجود ندارد، مگر اینکه به زودی چهره من را کوتاه کنید
[ترجمه ترگمان]این هیچ شانسی برای این کار نیست مگر اینکه به زودی به صورت من تعظیم کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The girl dropped ( BoBBed ) a curtsey ( curtsy ).
[ترجمه گوگل]دختر ( BoBBed ) کرتسی ( کرسی ) انداخت
[ترجمه ترگمان]دخترک تعظیم کرد (تعظیم کرد)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. His lordship gave me an indulgent look, and acknowledged my curtsy very graciously.
[ترجمه گوگل]ارباب او نگاهی مهربان به من نشان داد و با مهربانی به تندی من تصدیق کرد
[ترجمه ترگمان]عالی جناب نگاهی به من انداخت و مودبانه تعظیم کرد و مودبانه تعظیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Susan with her basket met Stumpy at the comer of BroadStreet. Susan made curtsy.
[ترجمه گوگل]سوزان با سبدش با استامپی در خیابان BroadStreet ملاقات کرد سوزان کوتاهی کرد
[ترجمه ترگمان]سوزان با سبدی که در گوشه of قرار داشت، با Stumpy روبه رو شد سوزان تعظیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید