curtains

جمله های نمونه

1. curtains made of net
پرده های توری

2. curtains with ruffled bottoms
پرده هایی که پایین آنها حاشیه ی چین دار دارد

3. flowered curtains
پرده های گل و بته دار

4. the curtains parted and she appeared on the stage
پرده ها باز شدند و او برصحنه ظاهر شد.

5. the curtains were blush
پرده ها گلی رنگ بودند.

6. are these curtains lined?
این پرده ها آستر دارند؟

7. dark, heavy curtains muffled the windows
پرده های تیره رنگ و سنگین پنجره ها را پوشانده بود.

8. the heavy curtains muffle the sound of the street
پرده های سنگین صداهای خیابان را خفه می کند.

9. to loop curtains back
پرده ها را با حلقه کنار کشیدن (جمع کردن)

10. to raise theater curtains
پرده های تئاتر را بالا کشیدن

11. music filtered through the curtains and into the room
موسیقی از ورای پرده ها به داخل اتاق می آمد.

12. begin your washing by dousing the curtains in water to remove surface dust
برای زدودن گرد و خاک سطحی،شستشو را با فرو بردن پرده ها در آب شروع کنید.

13. to hang a room with pictures and curtains
اتاقی را با عکس و پرده تزیین کردن

14. this vacuum cleaner has a special attachment for curtains
این جاروبرقی وسیله ی مخصوصی برای (تمیز کردن) پرده ها دارد.

15. to jazz up the room with some bright red curtains
با پرده ی قرمز روشن اتاق را با روح کردن

انگلیسی به انگلیسی

• end; death (slang)

پیشنهاد کاربران

در اصطلاح به معنی" مرگ و پایان" هم استفاده میشه
پرده _ وسیله ی خانه _ پرده خانه
curtains
• end; death ( slang )
it's curtains
• it's the end; it is the ultimate defeat

پرده خانه
در سینما
Curtain:noun. the big pieces of cloth that hide the stage before the play starts.
Curtain و curtains هر دو یعنی پرده
پرده . وسیله ی خانه
پرده

بپرس