currency in circulation

جمله های نمونه

1. Last year, delinquent debt overshadowed the total currency in circulation almost 5 to Imaz says.
[ترجمه گوگل]سال گذشته، بدهی معوق کل ارز در گردش را تحت الشعاع قرار داد تقریبا 5 به ایماز می گوید
[ترجمه ترگمان]سال گذشته، بدهی delinquent کل پول رایج در گردش را تقریبا ۵ به Imaz تحت الشعاع قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Shows the countries in which a currency in circulation.
[ترجمه گوگل]کشورهایی را نشان می دهد که یک ارز در آنها در گردش است
[ترجمه ترگمان]کشورهایی را نشان می دهد که در آن واحد پول رایج در جریان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There is ample currency in circulation. Meanwhile, the increase in individual savings deposits has dropped.
[ترجمه گوگل]ارز فراوانی در گردش است این در حالی است که افزایش سپرده های پس انداز فردی کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]پول فراوانی در جریان است در همین حال، افزایش در سپرده های پس انداز فردی کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. However, currency in circulation is up only 7% in that same time period.
[ترجمه گوگل]با این حال، ارز در گردش تنها 7 درصد در همان دوره زمانی افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]با این حال، واحد پول رایج در گردش در همین بازه زمانی تنها ۷ درصد افزایش داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Issuance of paper money and currency in circulation are two different thing, but with correlative ties.
[ترجمه گوگل]انتشار پول کاغذی و ارز در گردش دو چیز متفاوت است، اما با روابط همبستگی
[ترجمه ترگمان]ارزش پول کاغذی و پول رایج در گردش دو چیز متفاوت هستند، اما با پیوندهای همبستگی (correlative)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We divided the gold reserves held by central bank with the currency in circulation of that country.
[ترجمه گوگل]ذخایر طلای بانک مرکزی را با ارز در گردش آن کشور تقسیم کردیم
[ترجمه ترگمان]ما ذخایر طلای متعلق به بانک مرکزی را با پول رایج در گردش آن کشور تقسیم کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Since the issuance of" pure paper" with existing as the currency in circulation, inevitable meeting causes the existing currencies and the price rises considerably.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که انتشار «کاغذ خالص» به عنوان ارز موجود در گردش، جلسه اجتناب ناپذیری باعث افزایش قیمت ارزهای موجود و افزایش چشمگیر قیمت می شود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که انتشار \"کاغذ خالص\" به عنوان واحد پول رایج در گردش، ملاقات اجتناب ناپذیر باعث می شود ارزه ای موجود و قیمت به طور قابل توجهی افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In fact, the opening up of the Individual Visit Scheme, the renminbi in Hong Kong has already become a source of currency in circulation .
[ترجمه گوگل]در واقع، با گشایش طرح بازدید انفرادی، رنمینبی در هنگ کنگ قبلاً به منبع ارز در گردش تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، افتتاح طرح بازدید فردی، the در هنگ کنگ در حال حاضر به منبع ارز در گردش تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This is a capital reserve in the Fed financed by the Treasury selling new debt, but its excess capital is "trapped" and does not immediately reach currency in circulation.
[ترجمه گوگل]این یک ذخیره سرمایه در فدرال رزرو است که توسط خزانه داری تامین مالی می شود و بدهی های جدید را می فروشد، اما سرمایه مازاد آن "به دام افتاده" است و بلافاصله به ارز در گردش نمی رسد
[ترجمه ترگمان]این یک ذخیره سرمایه در بانک مرکزی بانک مرکزی است که بودجه جدید را به فروش می رساند، اما سرمایه مازاد آن \"به دام می افتد\" و فورا به گردش پول در گردش نمی رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Silver, for example the Chinese of all ethnic groups, not just the currency in circulation, but also the excellent material produced accessories.
[ترجمه گوگل]نقره، به عنوان مثال چینی ها از همه گروه های قومی، نه تنها ارز در گردش، بلکه مواد عالی تولید لوازم جانبی
[ترجمه ترگمان]نقره، برای مثال، چینی از همه گروه های قومی، نه تنها پول رایج در گردش، بلکه لوازم عالی تولید شده نیز هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Experience has convinced governments that they should have gold on hand to the value of 30 or 40 per cent of their currency in circulation.
[ترجمه گوگل]تجربه دولت ها را متقاعد کرده است که باید طلا را به ارزش 30 یا 40 درصد پول خود در گردش داشته باشند
[ترجمه ترگمان]تجربه دولت ها را متقاعد کرده است که آن ها باید به ارزش ۳۰ یا ۴۰ درصد از ارز خود را در گردش داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is estimated that at the time of replacement, the value of all Hungarian currency in circulation equaled less than one-thousandth of one US dollar!
[ترجمه گوگل]تخمین زده می شود که در زمان تعویض، ارزش تمام ارز مجارستان در گردش کمتر از یک هزارم یک دلار آمریکا بود!
[ترجمه ترگمان]تخمین زده می شود که در زمان جایگزینی، ارزش همه پول رایج مجارستان در گردش با کم تر از یک هزارم دلار آمریکا برابر است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Warm hospitality of the people can speak English, the dollar is the currency in circulation, fish and other marine resources are very rich, is superficial and diving paradise.
[ترجمه گوگل]مهمان نوازی گرم مردم می تواند انگلیسی صحبت کند، دلار ارز در گردش است، ماهی و سایر منابع دریایی بسیار غنی است، سطحی و بهشت ​​غواصی است
[ترجمه ترگمان]مهمان نوازی گرم مردم می تواند انگلیسی صحبت کند، دلار پول رایج در گردش، ماهی و دیگر منابع دریایی بسیار غنی، سطحی سطحی و غواصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There appeared some large country fairs in some parts of Anyang area and metal and paper currency in circulation, which made some commerce more prosperous.
[ترجمه گوگل]برخی از نمایشگاه های کشوری بزرگ در برخی از مناطق آنیانگ و ارزهای فلزی و کاغذی در گردش بود که باعث رونق بخشی به تجارت شد
[ترجمه ترگمان]در برخی از بخش های منطقه Anyang و واحد پول و پول کاغذی در گردش وجود داشت که برخی از بازرگانی را مرفه تر می ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• amount of money circulating throughout a country

پیشنهاد کاربران

بپرس