curio

/ˈkjʊərɪoʊ//ˈkjʊərɪəʊ/

معنی: عتیقه، چیز غریب، تحفه
معانی دیگر: (شیئی که کنجکاوی و علاقه را بر انگیزد) تحفه، نادره، چیز کمیاب، طرفه، نگرانگیز، بدیعه، شگرفه، سوقات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: curios
• : تعریف: any object, such as a piece of art, that is desired or significant only as a curiosity or novelty.
مشابه: curiosity, novelty

جمله های نمونه

1. a curio shop
فروشگاه تحفه و هدایا

2. How many curios do you hoard in your study?
[ترجمه گوگل]در مطالعه خود چقدر کنجکاوی احتکار می کنید؟
[ترجمه ترگمان]چندتا curios توی اتاق مطالعه - ت داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This curio has passed throgh many hands.
[ترجمه گوگل]این کنجکاوی از دستان بسیاری عبور کرده است
[ترجمه ترگمان]این curio با دست های زیادی از بین رفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Already they had the air of curios or souvenirs - oddities from another age.
[ترجمه گوگل]آنها قبلاً هوای کنجکاوی یا سوغاتی را داشتند - عجیب و غریب از عصر دیگری
[ترجمه ترگمان]از هم اکنون هوای of یا souvenirs را از عصر دیگر داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Along the west wall, macabre curios and warped ornaments throng the shelves.
[ترجمه گوگل]در امتداد دیوار غربی، کنجکاوهای ترسناک و زیورآلات تاب‌دار قفسه‌ها را پر کرده است
[ترجمه ترگمان]در امتداد دیوار غربی، انواع عتیقه و زینت آلات درهم پیچیده در قفسه ها به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Quirky buildings are often just that: oddballs, curios, rococo phantasmagoria that quickly pall.
[ترجمه گوگل]ساختمان‌های عجیب و غریب اغلب دقیقاً همین هستند: توپ‌های عجیب و غریب، کنجکاوها، فانتاسماگوریای روکوکو که به سرعت کم رنگ می‌شوند
[ترجمه ترگمان]ساختمان های Quirky اغلب تنها عبارتند از: oddballs، curios، rococo phantasmagoria که به سرعت پوشانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Perhaps as curios, perhaps as a talisman he could use in some conspiracy against the King.
[ترجمه گوگل]شاید به عنوان کنجکاوی، شاید به عنوان طلسمی که می توانست در توطئه ای علیه پادشاه استفاده کند
[ترجمه ترگمان]شاید به عنوان عتیقه، شاید به عنوان یه طلسم که بتونه تو یه توطئه علیه پادشاه ازش استفاده کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Lighted curio cabinets with sliding doors range from $ 650 to $ 100.
[ترجمه گوگل]کابینت کوریو روشن با درهای کشویی از 650 تا 100 دلار متغیر است
[ترجمه ترگمان]Lighted curio با از ۶۵۰ دلار تا ۱۰۰ دلار در قفسه های کشویی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Curio is $ 50 on the newsstand, $ 12 for a one-year subscription.
[ترجمه گوگل]Curio روی دکه روزنامه فروشی 50 دلار و برای اشتراک یک ساله 12 دلار است
[ترجمه ترگمان]ماموگرافی ۵۰ دلار در the، ۱۲ دلار برای یک اشتراک یک ساله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Don't trifle away your time on curio hunting.
[ترجمه گوگل]وقت خود را برای شکار کنجکاوی تلف نکنید
[ترجمه ترگمان]وقت شکار curio را کم نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You'd better declare your curio to the official.
[ترجمه گوگل]بهتر است کنجکاوی خود را به مقام رسمی اعلام کنید
[ترجمه ترگمان]بهتر است curio را به مقامات رسمی اعلام کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Various kinds of ancient clocks in our curio shop are waiting for the respective highest Bids.
[ترجمه گوگل]انواع ساعت های باستانی در فروشگاه کنجکاوی ما منتظر بالاترین قیمت های مربوطه هستند
[ترجمه ترگمان]انواع مختلفی از ساعت های قدیمی در مغازه curio منتظر بالاترین پیشنهادها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This set of glass curio was made with the latest technology.
[ترجمه گوگل]این ست شیشه کوریو با جدیدترین تکنولوژی ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این مجموعه از curio شیشه ای با آخرین تکنولوژی ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He come across this in a curio shop.
[ترجمه گوگل]او در یک مغازه کنجکاوی به این موضوع برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]او در یک فروشگاه curio به این طرف و آن طرف رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عتیقه (اسم)
relic, antique, curio

چیز غریب (اسم)
freak, curio, curiosity

تحفه (اسم)
present, curio, rarity, trove

انگلیسی به انگلیسی

• unusual object, rare object
a curio is an object such as a small ornament which is unusual and fairly rare.

پیشنهاد کاربران

یک شی، چیز یا کالای کمیاب، جذاب، کنجکاوی برانگیز، غیرمعمولی و عجیب که به چشم ارزش نگهداشتن و جمع آوری کردن رو داره
🔴 something unusual and perhaps worthy of collecting
▶️ She loves to browse the shops in small towns, looking for curios
...
[مشاهده متن کامل]

▶️ they had such fun over the wonderful box of curios that Jack had sent from India

بپرس