1. Luke was sitting at his desk, one hand cupping his chin .
[ترجمه گوگل]لوک پشت میزش نشسته بود و یک دستش را حجامت کرده بود
[ترجمه ترگمان]لوک پشت میزش نشسته بود و دستش را روی چانه اش داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She touched her cheek wonderingly, cupping her hand over the kiss.
[ترجمه گوگل]با تعجب گونه اش را لمس کرد و دستش را روی بوسه گذاشت
[ترجمه ترگمان]او با تعجب گونه اش را لمس کرد و دستش را روی بوسه گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His hand firmly cupping her bare elbow, he escorted her through the door and along the passage.
[ترجمه گوگل]دستش را محکم روی آرنج برهنه او حلقه زده بود و او را از در و در امتداد گذرگاه همراهی کرد
[ترجمه ترگمان]دستش را محکم روی آرنجش تکیه داد و او را تا دم در همراهی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Trying by cupping his hand over the clasps to avoid the penetrating clicks of opening, George lifted the lid.
[ترجمه گوگل]جورج در حالی که سعی می کرد دستش را روی گیره ها بکشد تا از ضربه های نافذ باز شدن جلوگیری کند، درب را برداشت
[ترجمه ترگمان]جورج در حالی که سعی می کرد دستش را روی چفت در فشار دهد تا از صدای نافذ باز شدن آن جلوگیری کند، در جعبه را بلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The superintendent sat slumped back in her chair, cupping her chin in her hand.
[ترجمه گوگل]ناظر به پشتی صندلی نشسته بود و چانهاش را در دستش گرفته بود
[ترجمه ترگمان]بازرس روی صندلی اش لم داده بود و چانه اش را روی دستش می مالید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He then shuffled around the room cupping his hand around the chimneys and blowing out one lamp after another.
[ترجمه گوگل]سپس دور اتاق چرخید و دستش را دور دودکش ها حجامت کرد و لامپ ها را یکی پس از دیگری خاموش کرد
[ترجمه ترگمان]سپس در حالی که دستش را دور دودکش می زد و چراغی را پس از دیگری منفجر می کرد، اطراف اتاق به حرکت در آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The cupping ductility value is a key parameter to design traction process of mould.
[ترجمه گوگل]مقدار شکلپذیری حجامت یک پارامتر کلیدی برای طراحی فرآیند کشش قالب است
[ترجمه ترگمان]ارزش ductility یک پارامتر کلیدی برای فرآیند کشش طراحی قالب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Cupping refers to the use of cup-shaped instruments to apply suction to the area being needled.
[ترجمه گوگل]حجامت به استفاده از ابزار فنجانی شکل برای اعمال مکش در ناحیه مورد سوزن اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]Cupping به استفاده از ابزار به شکل فنجان برای اعمال مکش به ناحیه being اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Another acupuncture treatment, cupping also aids in the relief of asthma symptoms.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از درمانهای طب سوزنی، حجامت است که به تسکین علائم آسم کمک میکند
[ترجمه ترگمان]یک درمان طب سوزنی دیگر نیز به تسکین علایم آسم کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Conclusion Blood-letting puncture and cupping can significantly reduce high myodynamia in cerebrovascular accident patients.
[ترجمه گوگل]ConclusionBoncition خونرسانی و حجامت می تواند به طور قابل توجهی کاهش میودینامی بالا در بیماران حوادث عروق مغزی
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری خون - اجازه دادن به puncture و cupping می تواند به طور قابل توجهی کاهش قابل توجهی در بیماران تصادف cerebrovascular را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Objective: Discussion trachea intubation patient non - plan cupping factor and countermeasure.
[ترجمه گوگل]هدف: بحث در مورد لوله گذاری نای فاکتور حجامت بدون برنامه و اقدام متقابل
[ترجمه ترگمان]هدف: مباحثاتی که به بیمار کمک می کند به صورت non و countermeasure بیمار عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Fire needle combined with cupping is widely used to treat dermopathy, osteopathia as well as surgical disorders.
[ترجمه گوگل]سوزن آتش همراه با حجامت به طور گسترده برای درمان درموپاتی، استئوپاتی و همچنین اختلالات جراحی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]سرنگ آتش نشانی ترکیب شده با مواد مخدر به طور گسترده برای درمان dermopathy، osteopathia و اختلالات جراحی به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The cupping treatment worked wonders ! My back feels better.
[ترجمه گوگل]حجامت معجزه کرد! احساس کمرم بهتره
[ترجمه ترگمان]روش اثر زخم روی عجایب کار می کرد کمرم بهتر شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Conclusion The combination of penicillin and percussopunctator plus cupping jar is effective for the treatment of erysipelas on Lower legs and prevention of recurrence.
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری ترکیب پنیسیلین و پرکاسوپانکتاتور بهعلاوه جار حجامتی برای درمان اریسیپل در قسمت پایین پا و پیشگیری از عود مؤثر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری ترکیب پنی سیلین و percussopunctator به همراه cupping jar برای درمان of روی پاهای پایین تر و جلوگیری از وقوع دوباره موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید