دیکشنری
مترجم
بپرس
cupped
معنی
: گود، فنجانی
معانی دیگر
: (فنجان مانند) کاو، پنگان دیس، پنگان سان، پیاله سان
دنبال کنید
جمله های نمونه
1. the child drank water from his mother's cupped hand
کودک از دست (پیاله کرده ی) مادرش آب نوشید.
مترادف ها
گود
(صفت)
deep, dished, cupped
فنجانی
(صفت)
cupped, cupping, cup-shaped
پیشنهاد کاربران
Cupped surface
سطح گودال دار
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها