1. the cupola on top of the library
قبه ی (گنبدچه ی) بالای (ساختمان) کتابخانه
2. A high cupola of glass and iron crowned the roof.
[ترجمه گوگل]گنبدی بلند از شیشه و آهن سقف را تاج میکرد
[ترجمه ترگمان]گنبد بلندی از شیشه و آهن بر سقف نصب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In circular form, with a surmounting cupola, it had four adjacent apses, each with a semi-circular roofing.
[ترجمه گوگل]به شکل دایرهای، با گنبدی بر فراز، چهار اپیس مجاور هم داشت که هر کدام دارای سقفی نیمدایرهای بودند
[ترجمه ترگمان]به شکل دایره ای، با یک هرم واژگون شده، چهار apses مجاور داشت که هر کدام از آن ها یک سقف نیمه گرد داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The squat cupola has fan-shaped windows, and the all-seeing eye in the centre of its ceiling suggests a certain Masonic influence.
[ترجمه گوگل]گنبد چمباتمهای دارای پنجرههایی به شکل بادبزن است و چشم همهچیز در مرکز سقف آن حکایت از نفوذ خاصی از ماسون دارد
[ترجمه ترگمان]گنبد کوتاه، پنجره های shaped دارد، و چشم همه کس که در وسط سقف آن دیده می شود، تاثیر فراماسونی مشخصی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The truncated cone, which extends upwards through this cupola, is the original roof.
[ترجمه گوگل]مخروط ناقص که از میان این گنبد به سمت بالا امتداد می یابد، سقف اصلی است
[ترجمه ترگمان]مخروط ناقص، که از طریق این گنبد به بالا کشیده می شود، سقف اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Look too for the cupola and arched ceilings that marry the high decoration of Catholic churches with an excellent sense of style.
[ترجمه گوگل]به دنبال گنبد و سقفهای قوسی نیز باشید که دکوراسیون بلند کلیساهای کاتولیک را با حس عالی سبک تلفیق میکند
[ترجمه ترگمان]به سقف های گنبدی و هلالی که با تزئینات بالای کلیساهای کاتولیک با احساس عالی سبک ازدواج می کنند نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The sun transform the gild cupola into dazzling point of light.
[ترجمه گوگل]خورشید گنبد طلایی را به نقطه نورانی خیره کننده تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]خورشید گنبد را به نقطه درخشان نور تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This paper introduces control system for cupola.
[ترجمه گوگل]این مقاله سیستم کنترل گنبد را معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله، سیستم کنترل را برای cupola معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I pop up the top, and there's a cupola.
[ترجمه گوگل]بالا میآیم، و گنبدی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]من از بالا سرم را بالا می کشم و گنبدی هم در سرم هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The cupola is a min kind of melting equipment.
[ترجمه گوگل]گنبد یک نوع حداقل تجهیزات ذوب است
[ترجمه ترگمان]گنبد یک نوع تجهیزات در حال ذوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A cupola in the distance caught their attention.
[ترجمه گوگل]گنبدی در دوردست توجه آنها را جلب کرد
[ترجمه ترگمان]یک گنبد در دوردست توجه آن ها را جلب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The main building had a high pointed roof with a cupola on top.
[ترجمه گوگل]ساختمان اصلی دارای سقفی نوک تیز با گنبدی در بالای آن بود
[ترجمه ترگمان]ساختمان اصلی یک سقف نوک تیز با گنبدی بر روی آن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It features a two-story newsroom, a lobby decorated like a 1930s ocean liner and a Mount Vernon-style cupola on the roof.
[ترجمه گوگل]دارای اتاق خبر دو طبقه، لابی تزئین شده مانند کشتی اقیانوس اطلس دهه 1930 و گنبدی به سبک مانت ورنون در پشت بام است
[ترجمه ترگمان]این اتاق یک اتاق خبری دو طبقه است، یک لابی مانند یک کشتی اقیانوس پیما در دهه ۱۹۳۰ و یک گنبد به سبک Mount در سقف تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She had climbed the seventy-nine steps to the top of the tower and rested there beside the cupola.
[ترجمه گوگل]او هفتاد و نه پله را تا بالای برج بالا رفته بود و آنجا کنار قبه استراحت کرده بود
[ترجمه ترگمان]او از هفتاد و نه قدم به بالای برج بالا رفت و در کنار گنبد ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. A very small piece of lead, like a tiny cupola with a lightly-milled edge.
[ترجمه گوگل]یک قطعه بسیار کوچک سرب، مانند یک گنبد کوچک با لبهای که کمی آسیاب شده است
[ترجمه ترگمان]تکه کوچکی از سرب، مثل گنبد کوچکی با لبه تیز -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید