• : تعریف: someone or something that is particularly well liked by or well suited to one. • مشابه: bag
- Those people aren't my cup of tea.
[ترجمه محمد رضا یداللهی] این افراد مورد پسند من نیستند.
|
[ترجمه فردین سلیم زاده] این افراد مورد پسند و مورد تایید من نیستند
|
[ترجمه گوگل] آن مردم فنجان چای من نیستند [ترجمه ترگمان] ان آدم ها فنجان چای من نیستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Fixing computers is just his cup of tea.
[ترجمه Mf] تعمیر کردن کامپیوتر برایش مثل آب خوردن است
|
[ترجمه گوگل] تعمیر کامپیوتر فقط فنجان چای اوست [ترجمه ترگمان] تعمیر کامپیوترها فقط یک فنجان چای است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. How about having a cup of tea?
[ترجمه Sahand] یک فنجان چای یا قهوه
|
[ترجمه گوگل]نوشیدن یک فنجان چای چطور؟ [ترجمه ترگمان]چطوره یه فن جون چای بخوریم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. There's no coffee - would you like a cup of tea instead?
[ترجمه David] قهوه نیست، بجاش یه فنجون چای میل داری؟
|
[ترجمه گوگل]قهوه وجود ندارد - آیا به جای آن یک فنجان چای میل دارید؟ [ترجمه ترگمان]به جای قهوه، یک فنجان چای میل دارید؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Would you like a cup of tea or coffee?
[ترجمه گوگل]آیا یک فنجان چای یا قهوه میل دارید؟ [ترجمه ترگمان]چای یا قهوه میل دارید؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. After work she relaxed with a cup of tea and the newspaper.
[ترجمه گوگل]بعد از کار، با یک فنجان چای و روزنامه استراحت کرد [ترجمه ترگمان]بعد از کار با یک فنجان چای و روزنامه راحت شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]شما آنجا هستید یک فنجان چای خوب [ترجمه ترگمان] اینجایی یه فن جون چای خوب [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Tomato soup is my cup of tea.
[ترجمه masjedi] سوپ گوجه فرنگی مورد علاقه من است
|
[ترجمه گوگل]سوپ گوجه، فنجان چای من است [ترجمه ترگمان]سوپ گوجه فرنگی، فنجان چای من [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I think I'll just refresh myself with a cup of tea before I go to meet the children.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم قبل از اینکه به ملاقات بچه ها بروم فقط با یک فنجان چای تازه کنم [ترجمه ترگمان]فکر کنم قبل از اینکه برم بچه ها رو با یه فن جون چای تازه کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I'd love a cup of tea, please.
[ترجمه گوگل]من یک فنجان چای دوست دارم، لطفا [ترجمه ترگمان]من یک فنجان چای دوست دارم، لطفا [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He poured me a cup of tea.
[ترجمه گوگل]یک فنجان چای برایم ریخت [ترجمه ترگمان]یک فنجان چای برایم ریخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She put a cup of tea down on the bedside table.
[ترجمه گوگل]یک فنجان چای روی میز کنار تخت گذاشت [ترجمه ترگمان]یک فنجان چای روی میز کنار تخت گذاشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I had a cup of tea and a bun at four o'clock.
[ترجمه گوگل]ساعت چهار یک فنجان چای و یک نان خوردم [ترجمه ترگمان]من یک فنجان چای و یک کلوچه هم در ساعت چهار داشتم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. All he wanted was a cup of tea and a sit-down.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که می خواست یک فنجان چای و یک نشستن بود [ترجمه ترگمان]تنها چیزی که می خواست یک فنجان چای و یک صندلی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We had a nice chat over a cup of tea.
[ترجمه گوگل]با یک فنجان چای گپ خوبی داشتیم [ترجمه ترگمان]با یک فنجان چای با هم گپ زدیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Do you want to come in for a cup of tea?
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید برای یک فنجان چای بیایید؟ [ترجمه ترگمان]می خو ای بیای تو یه فن جون چای بخوریم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Do you feel like a cup of tea?
[ترجمه گوگل]آیا حس یک فنجان چای را دارید؟ [ترجمه ترگمان]یک فنجان چای میل دارید؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• mug full of tea, serving of tea
پیشنهاد کاربران
the type of person or thing that one generally likes چیزی که محبوب یک فرد است - باب میل شخصی است *این اصطلاح ربیشتر مواقع در حالت منفی به کار می رود=not my cup of tea
مورد علاقه_مورد پسند_انتخاب_دلخواه
به طبع دل
باب میل
The type of person or thing that one generally likes برای انسان میشه سوگلی کسی بودن برای اشیا میشه مورد علاقه، دلپسند
توضیح درباره اصطلاح cup of tea در سرتاسر دنیا چای از نوشیدنی هایی است که باب میل اکثریت افراد است. برای همین اصطلاحا به هر کار باب میل و مورد علاقه فنجان چای می گویند. منبع: سایت بیاموز
مورد علاقه favorite
باب میل کسی
این عبارت یک expression است و در رده ی noun ها قرار دارد. از آن ( برای نشان دادن علاقه به چیزی ) و یا ( علاقه به انجام کاری ) استفاده می شود. به عنوان مثال: Golf is his cup of tea. گلف ، بازی مورد علاقه اوست.