cucurbit

/kjuːˈkɜːrbɪt//kjʊˈkɜːbɪt/

معنی: کدو، کدوی قلیانی
معانی دیگر: انبیق بزرگ و کدو شکل (که سابقا در تقطیر به کار گرفته می شد)، کدویه

جمله های نمونه

1. In watermelon culture, cucurbit is used as stock and common watermelon seedlings as scion for grafting.
[ترجمه گوگل]در کشت هندوانه از کدو به عنوان پایه و نهال معمولی هندوانه به عنوان پیوندک برای پیوند استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]در فرهنگ هندوانه به عنوان قلمه زدن به عنوان قلمه و قلمه زدن به عنوان قلمه و قلمه زدن به عنوان قلمه زدن به عنوان قلمه زدن استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Dormancy of cucurbit seeds results from embryo dormancy, seed coat barrier, germination inhibiting substance and phytohormone imbalance.
[ترجمه گوگل]خواب بذر کدو در نتیجه خواب جنین، سد پوشش بذر، ماده بازدارنده جوانه زنی و عدم تعادل فیتوهورمون است
[ترجمه ترگمان]Dormancy دانه های cucurbit از نهفتگی جنینی، مانع پوشش دانه، مانع جوانه زنی و عدم تعادل هورمونی ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cucurbit corps is one of the important economic crops in Xinjiang.
[ترجمه گوگل]سپاه کدو یکی از محصولات مهم اقتصادی در سین کیانگ است
[ترجمه ترگمان]سپاه Cucurbit یکی از مهم ترین محصولات اقتصادی در ژین جیانگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Types of west cucurbit: pearl west cucurbit, golden west cucurbit, Green west cucurbit, etc.
[ترجمه گوگل]انواع کدو غربی: کدو مرواریدی غربی، کدوی غربی طلایی، کدوی غربی سبز و غیره
[ترجمه ترگمان]انواع of غربی: مروارید غربی، cucurbit غربی، cucurbit غربی، سبز غربی، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Like to play flute and cucurbit flute.
[ترجمه گوگل]دوست دارم فلوت و فلوت کوکوربیت بزنم
[ترجمه ترگمان]فلوت زدن و فلوت زدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Like to play flute, bamboo flute and cucurbit flute.
[ترجمه گوگل]دوست دارم فلوت، فلوت بامبو و فلوت کوکوربیت بزنم
[ترجمه ترگمان]فلوت زدن، فلوت بامبو و فلوت cucurbit
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Downy mildew is a major foliage disease of cucurbit crops in the world.
[ترجمه گوگل]کپک پرزکی یکی از بیماری های شاخ و برگ عمده گیاهان زراعی در جهان است
[ترجمه ترگمان]کپک یک بیماری از جمله شاخ و برگ های اصلی محصولات cucurbit در جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The control of cucurbit wilt has been based on chemical insecticides applied for beetle control.
[ترجمه گوگل]کنترل پژمردگی کدو بر اساس حشره‌کش‌های شیمیایی است که برای کنترل سوسک استفاده می‌شود
[ترجمه ترگمان]کنترل cucurbit بر پایه insecticides شیمیایی اعمال شده است که برای کنترل سوسک بکار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Cucurbit [ n ] urils is a kind of new function material compounds whicha perfect application outlook.
[ترجمه گوگل]کوکوربیت [ n ] urils نوعی ترکیبات مواد با عملکرد جدید است که چشم انداز کاربردی کاملی دارد
[ترجمه ترگمان]Cucurbit [ n ] urils نوعی از ترکیبات مادی است که دیدگاه کاربردی کاملی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Types of cucurbit: Long stem cucurbit, Crane head cucurbit, Swan cucurbit, Wine man cucurbit, Colorful speckle cucurbit, etc.
[ترجمه گوگل]انواع كدو: كدو ساقه بلند، كدوى سر جرثقیل، كدوى قوى، كدوى مرد شرابى، كدوى خالدار رنگارنگ و غیره
[ترجمه ترگمان]انواع of: سلول های بنیادی بلند، Crane، cucurbit، سو ان، Wine بوک cucurbit، پوشش های گیاهی رنگین cucurbit و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Now when painted by the artist 9 the cucurbit works becomes a decoration with much younger and naives.
[ترجمه گوگل]حالا وقتی توسط هنرمند 9 نقاشی می‌شود، آثار کدو به تزیینی با جوان‌تر و ساده لوح‌تر تبدیل می‌شود
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، نقاشی شده توسط هنرمند ۹، به یک تزیین با much و naives تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Progress of ploidy determination and chromosome doubling in cucurbit crops are also reviewed.
[ترجمه گوگل]پیشرفت تعیین پلوئیدی و دو برابر شدن کروموزوم در محصولات زراعی کدو نیز مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]پیشرفت تعیین ploidy و دو برابر شدن کروموزوم در محصولات کشاورزی نیز مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Downy mildew is a major foliage disease of cucurbit crops in the world and making much damage in cucumber every year.
[ترجمه گوگل]بیماری سفیدک پرزکی یکی از بیماری های شاخ و برگ گیاهان زراعی خیار در جهان است و هر ساله خسارت زیادی به خیار وارد می کند
[ترجمه ترگمان]کپک یک بیماری از شاخ و برگ های اصلی محصولات cucurbit در جهان است و هر ساله در خیار بیش ترین آسیب را وارد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Face. Last Sunday, a sell cucurbit young man, with the outgoing American old man accosted, asked if he knew of this instrument. The United States of America old.
[ترجمه گوگل]صورت یکشنبه گذشته، یک مرد جوان فروش کوکوی با پیرمرد آمریکایی در حال خروج، از او پرسید که آیا از این ساز اطلاعی دارد یا خیر ایالات متحده آمریکا قدیمی است
[ترجمه ترگمان]صورت یکشنبه گذشته، یک مرد جوان به نام cucurbit، با مرد مسن آمریکایی که در حال خارج شدن بود، پرسید که آیا از این ابزار خبر دارد یا خیر ایالات متحده آمریکا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. From Shenzhen, like to play flute and cucurbit flute.
[ترجمه گوگل]از شنژن، دوست دارم به نواختن فلوت و فلوت کوکوربیت
[ترجمه ترگمان]از Shenzhen تا to فلوت بزند و فلوت بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کدو (اسم)
squash, cucurbit, zucchini, gourd

کدوی قلیانی (اسم)
cucurbit

انگلیسی به انگلیسی

• gourd; any plant of the gourd family; (chemistry) gourd-like vessel used in distilling, chemical vessel used in a still or alembic

پیشنهاد کاربران

بپرس