1. Beside the portrait was a carved cuckoo clock with green ivy and purple grapes growing around a green front door.
[ترجمه گوگل]در کنار پرتره یک ساعت فاخته حکاکی شده با پیچک سبز و انگورهای بنفش وجود داشت که در اطراف یک در سبز جلویی روییده بود
[ترجمه ترگمان]در کنار پرتره ساعت دیواری carved با پیچک های سبز و خوشه های انگور بنفش رنگی قرار داشت که دور یک در جلوی خانه سبز می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The cuckoo clock spun round and round.
[ترجمه گوگل]ساعت فاخته دور و بر می چرخید
[ترجمه ترگمان]ساعت فاخته به دور و اطراف می چرخید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Have you seen those cuckoo clocks which have little weathermen as part of the mechanism?
[ترجمه گوگل]آیا آن ساعتهای فاختهای را دیدهاید که هواشناسان کوچکی از مکانیسم آن دارند؟
[ترجمه ترگمان]آیا شما آن ساعت های دیواری را دیدید که به عنوان بخشی از مکانیزم عمل می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I am famous for cuckoo clocks and chocolate.
[ترجمه گوگل]من به ساعت های فاخته و شکلات معروف هستم
[ترجمه ترگمان]من به خاطر ساعت ها و شکلات معروفم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Who knew that the mild-mannered cuckoo clock could evolve into such a gruesome object?
[ترجمه گوگل]چه کسی می دانست که ساعت فاخته با رفتار ملایم می تواند به چنین شی وحشتناکی تبدیل شود؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی می دانست که ساعت فاخته ملایم می تواند به چنین چیز وحشتناکی تبدیل شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. My uncle has a cuckoo clock to tell us of the time.
[ترجمه گوگل]دایی من یک ساعت فاخته دارد که از زمان به ما بگوید
[ترجمه ترگمان]عموی من ساعت فاخته داره که زمان رو برای ما تعریف کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The cuckoo clock poked out its head and called nine o'clock.
[ترجمه گوگل]ساعت فاخته سرش را بیرون آورد و ساعت نه را صدا زد
[ترجمه ترگمان]ساعت دیواری سر خود را بیرون آورد و زنگ ساعت نه را نواخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They are looking at a cuckoo clock. . .
[ترجمه گوگل]آنها به یک ساعت فاخته نگاه می کنند
[ترجمه ترگمان] اونا دارن به ساعت فاخته نگاه میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Have you gone cuckoo clock in the head?
[ترجمه گوگل]آیا شما ساعت فاخته را در سر رفته اید؟
[ترجمه ترگمان]آیا ساعت فاخته در سر دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. What did it produce? The cuckoo clock.
[ترجمه گوگل]چه چیزی تولید کرد؟ ساعت فاخته
[ترجمه ترگمان]چه چیزی تولید می کرد؟ ساعت فاخته: ساعت فاخته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In front of the deserted flat hang a cuckoo clock without battery, for so many years both the clock and the flat remained there, unattended, but this perhaps is a very good setup for a fairytale?
[ترجمه گوگل]در جلوی آپارتمان متروک، یک ساعت فاخته بدون باتری آویزان کنید، برای این همه سال هم ساعت و هم آپارتمان بدون مراقبت در آنجا ماندند، اما شاید این یک چیدمان بسیار خوب برای یک افسانه باشد؟
[ترجمه ترگمان]در مقابل آپارتمان خالی، یک ساعت دیواری بدون باتری آویزان است، برای سال ها هر دو ساعت و آپارتمان بدون نظارت باقی می ماند، اما این یک چیدمان بسیار خوب برای یک داستان تخیلی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There was a grotesque inventiveness, a deliberate eccentricity in the idea of the cuckoo clock that Melanie had never encountered.
[ترجمه گوگل]یک ابتکار عجیب، یک عجیب و غریب عمدی در ایده ساعت فاخته وجود داشت که ملانی هرگز با آن روبرو نشده بود
[ترجمه ترگمان]رفتار عجیب و غریب و غریبی در تصور ساعت فاخته که ملانی هرگز با آن مواجه نشده بود، عجیب و غریب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Melanie and Aunt Margaret sat in complete silence but for the ponderous ticking of the cuckoo clock and its regular two note interjections.
[ترجمه گوگل]ملانی و عمه مارگارت در سکوت کامل نشستند، اما به خاطر تیک تاک گیج کننده ساعت فاخته و دو نت معمولی آن
[ترجمه ترگمان]ملانی و عمه مارگارت در سکوت کامل نشسته بودند، اما به خاطر صدای تیک تاک ساعت فاخته و دو نوت منظم آن، صدا به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I came home just in time to hear the cuckoo clock cuckoo three times.
[ترجمه گوگل]به موقع به خانه آمدم تا صدای فاخته ساعت فاخته را سه بار بشنوم
[ترجمه ترگمان]درست سر موقع به خانه آمدم تا فاخته ساعت سه بار را بشنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید