crystalloid

/ˈkrɪstlɔɪd//ˈkrɪstəlɔɪd/

بلور مانند، بلورسان، (زیست شناسی) بلورنما (ماده ای که به صورت آبگونه به آسانی از غشاهای حیوانی و گیاهی رد می شود - برعکس: colloid)، ذره ی بلورین پروتئین (که در یاخته و تخم یافت می شود)، شبیه بلور

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a crystallizable substance that dissolves in liquid and passes easily through animal and vegetable membranes.

(2) تعریف: a minute, crystallike grain of protein found in certain plant cells.
صفت ( adjective )
مشتقات: crystalloidal (adj.)
• : تعریف: like or of the nature of a crystal or crystalloid.

انگلیسی به انگلیسی

• resembling a crystal, crystalline
substance that forms crystals; mass of protein that looks like a crystal found in plants (botany)

پیشنهاد کاربران

محلولهای کریستالوئید ممکن است جهت جانشین کردن الکترولیتها و آب از دست رفته از طریق اسهال و استفراغ بکار روند. مصرف بیش از حد آن ها سبب تجمع سدیم و حجم آب اضافی در بدن، اِدِم ریوی و نارسایی قلب می شود. محلولهای هیپرتونیک در درمان مسمومیت با آب و افزایش حجم آب خالص بکار می روند
crystalloid ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: بلوروار
تعریف: بلوری بسیار ریز که نور را قطبیده کند، اما شکل بلوری یا خواص نوری قابل تشخیص نداشته باشد

بپرس