crystallization

/ˌkrɪstəlaɪˈzeɪʃn̩//ˌkrɪstəlaɪˈzeɪʃn̩/

معنی: تبلور، بلور سازی
معانی دیگر: تبلور، بلور سازی

جمله های نمونه

1. When a similar picture is adopted for the crystallization of a polymer certain basic assumptions are made first.
[ترجمه گوگل]هنگامی که تصویر مشابهی برای تبلور یک پلیمر اتخاذ می شود، ابتدا فرضیات اساسی مشخصی ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک تصویر مشابه برای تبلور یک پلیمر مشخص اتخاذ می شود، ابتدا فرض می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This information is additional to that gained on crystallization, melting, glass transitions, and decompositions.
[ترجمه گوگل]این اطلاعات علاوه بر اطلاعاتی است که در تبلور، ذوب، انتقال شیشه و تجزیه به دست می آید
[ترجمه ترگمان]این اطلاعات اضافی است که در تبلور، ذوب، گذاره ای شیشه ای و decompositions به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Sandys doctrine was a crystallization of the imponderables of the early years of the nuclear era.
[ترجمه گوگل]دکترین سندیس تبلور چیزهای غیر قابل تصور سال های اولیه دوران هسته ای بود
[ترجمه ترگمان]دکترین Sandys a از the سال های جنگ هسته ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The process is normally incomplete because crystallization takes place when the polymer is a viscous liquid.
[ترجمه گوگل]این فرآیند معمولاً ناقص است زیرا زمانی که پلیمر یک مایع چسبناک است، تبلور صورت می گیرد
[ترجمه ترگمان]این فرآیند معمولا ناقص است زیرا crystallization زمانی رخ می دهد که پلیمر یک مایع لزج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Thus the rate of crystallization can be followed by recording the density changes which are readily detected in a dilatometer.
[ترجمه گوگل]بنابراین سرعت تبلور را می توان با ثبت تغییرات چگالی که به آسانی در دیلاتومتر شناسایی می شوند دنبال کرد
[ترجمه ترگمان]از این رو نرخ تبلور می تواند با ثبت تغییرات چگالی که به راحتی در یک dilatometer تشخیص داده می شوند، دنبال شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Two main section-evaporation and cooling crystallization was reconstructed in Double Decomposition Reaction Produce KNO and production of reconstruction anteroposterior was contrasted.
[ترجمه گوگل]دو بخش اصلی تبخیر و تبلور خنک کننده در واکنش تجزیه دوگانه تولید KNO بازسازی شد و تولید قدامی خلفی بازسازی شد
[ترجمه ترگمان]دو بخش اصلی - تبخیر و crystallization خنک سازی در تولید واکنش تجزیه دوگانه و تولید of بازسازی مورد مقایسه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It usually aims at material reinforcement, enhanced crystallization rates and plasticizing for easier processing.
[ترجمه گوگل]هدف آن معمولاً تقویت مواد، افزایش نرخ کریستالیزاسیون و پلاستیک سازی برای پردازش آسان تر است
[ترجمه ترگمان]آن معمولا به تقویت مواد، افزایش نرخ crystallization و plasticizing برای پردازش ساده تر کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And the suggestions and plans of washing soda crystallization granule size increase were put forward.
[ترجمه گوگل]و پیشنهادات و طرح های افزایش اندازه گرانول تبلور سودا شستشو مطرح شد
[ترجمه ترگمان]و پیشنهادها و طرح های of soda به اندازه granule افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. FTIR results showed that the crystallinity and the crystallization behavior of PVDC in PVDC/MEE composites were significantly affected by layered mica due to the intercalation of mica.
[ترجمه گوگل]نتایج FTIR نشان داد که تبلور و رفتار تبلور PVDC در کامپوزیت‌های PVDC/MEE به طور قابل‌توجهی تحت‌تاثیر میکای لایه‌ای قرار گرفت که دلیل آن درهم‌آمیزی میکا بود
[ترجمه ترگمان]نتایج FTIR نشان داد که تبلور و رفتار بلوری of در کامپوزیتهای PVDC \/ mee به طور قابل توجهی با میکا لایه لایه به علت انسداد میکا تحت تاثیر قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The fouling mechanism is crystallization fouling combined with particulate fouling.
[ترجمه گوگل]مکانیسم رسوب، رسوب تبلور همراه با رسوب ذرات است
[ترجمه ترگمان]رسوب رسوب در ترکیب با رسوب ذرات رسوب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The preparation of sodium metasilicate pentahydrate using aqueous crystallization method is studied.
[ترجمه گوگل]تهیه سدیم متاسیلیکات پنتا هیدرات با استفاده از روش کریستالیزاسیون آبی مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]آماده سازی سدیم metasilicate با استفاده از روش تبلور آبی مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Crystallization kinetics are the basis for crystallization behavior and crystallizer scale-up design.
[ترجمه گوگل]سینتیک کریستالیزاسیون اساس رفتار تبلور و طراحی افزایش مقیاس کریستالایزر است
[ترجمه ترگمان]سینتیک Crystallization اساس رفتار crystallization و طراحی مقیاس بندی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Acetone is used as solvent to avoid crystallization of the sample.
[ترجمه گوگل]استون به عنوان حلال برای جلوگیری از کریستالیزه شدن نمونه استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]استون برای اجتناب از تبلور نمونه به عنوان حلال استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The crystallization course of dihydrate calcium sulphate affected by APA was also researched.
[ترجمه گوگل]دوره کریستالیزاسیون سولفات کلسیم دی هیدرات تحت تاثیر APA نیز مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]دوره تبلور of کلسیم که تحت تاثیر ای پی ای قرار گرفت نیز مورد تحقیق قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تبلور (اسم)
crystallization

بلور سازی (اسم)
crystallization

تخصصی

[شیمی] تبلور، بلور سازى
[عمران و معماری] متبلور شدن - تبلور
[مهندسی گاز] تبلور
[زمین شناسی] تبلور، بلورسازی انجماد وتبلور کند وآرام مایعی که موجب پیدایش ترکیب شیمیائی یکی یا چند کانی های فراوان می شود.
[پلیمر] تبلور

انگلیسی به انگلیسی

• act of crystallizing (taking form or shape of crystals), formation of crystals; forming into crystals; causing to take form or shape, causing to form into crystals (also crystallisation)

پیشنهاد کاربران

شفاف سازی
کریستالیزه
متبلور شدن
معادل فارسی : بلورش
crystallization ( زمین شناسی )
واژه مصوب: بلورش
تعریف: فرایند تشکیل بلور از مایع یا گاز
تبلور یافتن، محقق شدن
متبلور

بپرس