crystal clear

جمله های نمونه

1. The evidence is now crystal clear.
[ترجمه گوگل]شواهد اکنون کاملاً واضح است
[ترجمه ترگمان]شواهد الان کاملا واضحه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. From majestic mountains and valleys of green to crystal clear waters so blue, this wish is coming to you.
[ترجمه گوگل]از کوه های باشکوه و دره های سبز گرفته تا آب های شفاف و آبی، این آرزو به سراغ شما می آید
[ترجمه ترگمان]از کوهستان های باشکوه و دره های سبز تا آب های زلال و شفاف، این آرزو به سوی شما می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. From majestic mountains and valleys of GREen to crystal clear waters so blue, this wish is coming to you.
[ترجمه گوگل]از کوه‌ها و دره‌های با شکوه سبز گرفته تا آب‌های شفاف و آبی، این آرزو به سراغ شما می‌آید
[ترجمه ترگمان]از کوهستان های باشکوه و دره های of تا آب های زلال و زلال چنان آبی که این آرزو به سوی شما می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You've got to make your intentions crystal clear to them.
[ترجمه گوگل]شما باید نیت خود را به وضوح برای آنها روشن کنید
[ترجمه ترگمان]تو باید مقاصد خودت رو کاملا واضح نشون بدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is crystal clear what we must do.
[ترجمه گوگل]کاملاً واضح است که ما باید چه کار کنیم
[ترجمه ترگمان]خیلی واضح است که چه باید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The message is crystal clear—if you lose weight, you will have a happier, healthier, better life.
[ترجمه گوگل]این پیام کاملاً واضح است - اگر وزن کم کنید، زندگی شادتر، سالم تر و بهتری خواهید داشت
[ترجمه ترگمان]پیام روشن است - اگر وزن کم کنید، یک زندگی بهتر، سالم تر و بهتر خواهید داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She made it crystal clear that she was in charge.
[ترجمه Christian Sh884] او صراحتا اعلام کرد که مسولیت با او بود.
|
[ترجمه گوگل]او به وضوح نشان داد که او مسئول است
[ترجمه ترگمان]اون خیلی واضح گفت که اون مسئول بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The water is crystal clear and drunk without any treatment.
[ترجمه گوگل]آب کریستالی شفاف است و بدون هیچ گونه درمان نوشیده می شود
[ترجمه ترگمان]آب بدون هیچ درمانی، شفاف و شفاف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I want to make one thing crystal clear - I do not agree with these proposals.
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک چیز را کاملاً روشن کنم - من با این پیشنهادات موافق نیستم
[ترجمه ترگمان]من می خواهم یک چیز کاملا شفاف باشد - من با این پیشنهادها موافق نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She made her meaning crystal clear.
[ترجمه گوگل]او معنای خود را به وضوح بیان کرد
[ترجمه ترگمان]او منظور او را روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The waters are crystal clear and offer a superb opportunity for swimming.
[ترجمه گوگل]آب‌ها شفاف هستند و فرصت فوق‌العاده‌ای برای شنا فراهم می‌کنند
[ترجمه ترگمان]آب شفاف است و فرصتی عالی برای شنا ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I want to make my meaning crystal clear.
[ترجمه Fa] می خوام منظورم را شفاف تر کنم
|
[ترجمه گوگل]من می خواهم معنای خود را کاملاً واضح بیان کنم
[ترجمه ترگمان]می خواهم منظور خود را روشن کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Viewed from the air, the water looked crystal clear.
[ترجمه گوگل]با مشاهده از هوا، آب شفاف به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]آب از هوا بلند شد، آب شفاف به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The polls are crystal clear on this point: Most women vote Democratic.
[ترجمه گوگل]نظرسنجی ها در این مورد کاملاً واضح است: اکثر زنان به دموکرات رأی می دهند
[ترجمه ترگمان]رای گیری در این نقطه کاملا شفاف است: اکثر زنان به حزب دموکرات رای می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This becomes crystal clear when Tuesday's election results are read alongside results of February's special election.
[ترجمه گوگل]وقتی نتایج انتخابات روز سه شنبه در کنار نتایج انتخابات ویژه فوریه قرائت شود، این موضوع کاملاً واضح می شود
[ترجمه ترگمان]این موضوع زمانی روشن می شود که نتایج انتخابات روز سه شنبه در کنار نتایج انتخابات ویژه فوریه خوانده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• absolutely evident, positively certain
an explanation that is crystal clear is very easy to understand.

پیشنهاد کاربران

کاملاً روشن/واضح/شفاف
تابلوه : )
پر واضح
کاملاً واضح؛ بدون ابهام
( عامیانه )
1. کاملا شفاف و بدون ابر.
2. بدون ابهام.
3. شفاف ( مثل یه عکس - be crystal clear ) .
واضح و آشکار
روشن
زلال
very clear or very obvious
خیلی واضح و آشکار
The townspeople have made it crystal clear that they don’t want the new highway built
"Is it not crystal clear, then, comrades, that all the evils of this life of ours
...
[مشاهده متن کامل]

spring from the tyranny of human beings? Only get rid of Man, and the
produce of our labour would be our own

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/crystal-clear
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and it's bringing me out the dark
🔰Finally, I can see you 🔰crystal clear
Go ahead and sell me out and I'll lay your ship bare
. . .
Rolling in the Deep
Song by Adele
کاملا شفاف
مثل روز روشن

بپرس