cryptogram

/ˈkrɪptəɡræm//ˈkrɪptəɡræm/

معنی: رمز، پیام پنهانی، نوشته رمزی
معانی دیگر: (آنچه که به رمز نگاشته شده است) رمز نگاشت، نهان نوشته، نامه ی رمزی، پیام رمزی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: cryptogrammic (adj.)
(1) تعریف: a message written so as to conceal its meaning by the use of a cipher or code.

(2) تعریف: a figure or symbol having a secret meaning.

جمله های نمونه

1. Cipher Card can offer cryptogram service to PC system and network security device to realize safe storage for files and secure communication for information on network.
[ترجمه گوگل]Cipher Card می‌تواند خدمات رمزنگاری را به سیستم رایانه شخصی و دستگاه امنیتی شبکه ارائه دهد تا ذخیره‌سازی امن برای فایل‌ها و ارتباطات امن برای اطلاعات در شبکه ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]کارت Cipher می تواند سرویس cryptogram را به سیستم کامپیوتر و دستگاه امنیتی شبکه ارایه دهد تا ذخیره ایمن فایل ها و ارتباطات امن برای اطلاعات در شبکه را تشخیص دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. High performance cryptogram server provides a safe, highly effective platform of cryptogram programming of information.
[ترجمه گوگل]سرور رمزنگاری با کارایی بالا یک پلت فرم ایمن و بسیار مؤثر برای برنامه نویسی رمزنگاری اطلاعات را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]سرویس دهنده عملکرد بالا یک پلت فرم ایمن، بسیار موثر برای برنامه نویسی cryptogram اطلاعات فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Software and data's safeguard measure should strengthen cryptogram verify, purview control, graphics technique and data encrypt technique.
[ترجمه گوگل]اقدامات حفاظتی نرم افزار و داده ها باید تأیید رمزنگاری، کنترل محدوده، تکنیک گرافیکی و تکنیک رمزگذاری داده ها را تقویت کند
[ترجمه ترگمان]معیار حفاظت از داده ها و داده ها باید قابلیت اطمینان، کنترل میدان، تکنیک گرافیکی و تکنیک های رمزنگاری داده ها را تقویت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lastly, the mixed cryptogram arithmetic was implemented and applied into the application of email encryption.
[ترجمه گوگل]در نهایت، محاسبات رمزنگاری مختلط پیاده‌سازی و در کاربرد رمزگذاری ایمیل اعمال شد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، حساب مختلط cryptogram به کار گرفته شد و به کاربرد رمزنگاری ایمیل اعمال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Because of the unsuitable of using only symmetry cryptogram or public key cryptogram, it could hardly fulfill the information security requirement.
[ترجمه گوگل]به دلیل نامناسب بودن تنها استفاده از رمزنگاری متقارن یا رمزنگاری کلید عمومی، به سختی می تواند الزامات امنیت اطلاعات را برآورده کند
[ترجمه ترگمان]به دلیل نامناسب بودن تنها با استفاده از cryptogram تقارن و یا کلید عمومی کلید عمومی، به سختی می تواند نیازهای امنیت اطلاعات را برآورده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A government uses a cryptogram or secret code.
[ترجمه گوگل]یک دولت از رمزنگاری یا کد مخفی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]دولت از یک کد امنیتی یا سری استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The ECC and classical public key cryptogram system are compared.
[ترجمه گوگل]سیستم رمزنگاری ECC و کلید عمومی کلاسیک با هم مقایسه می‌شوند
[ترجمه ترگمان]ECC و سیستم cryptogram کلید عمومی کلاسیک مقایسه شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Cryptogram programming of confidential information is an effective tool for ensuring information security.
[ترجمه گوگل]برنامه نویسی رمزنگاری اطلاعات محرمانه ابزاری موثر برای تضمین امنیت اطلاعات است
[ترجمه ترگمان]برنامه نویسی تابعی از اطلاعات محرمانه یک ابزار موثر برای تضمین امنیت اطلاعات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He regarded the universe as a cryptogram set by the Almighty—just as he himself wrapt the discovery of the calculus in cryptogram when he communicated with Leibnitz.
[ترجمه گوگل]او جهان را به‌عنوان رمزنگاری که خداوند متعال تنظیم کرده بود، می‌نگرید، همان‌طور که خودش هنگام ارتباط با لایبنیتس، کشف حساب را در رمزنگاری نوشت
[ترجمه ترگمان]او به جهان به عنوان یک مجموعه از خداوند متعال نگاه می کرد - درست همان طور که خود او در کشف حساب دیفرانسیل و انتگرال در cryptogram، هنگامی که با Leibnitz صحبت می کرد، بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this thesis, the basic concepts of cryptogram including number theory and modular arithmetic are introduced.
[ترجمه گوگل]در این پایان نامه مفاهیم اساسی رمزنگاری شامل نظریه اعداد و محاسبات مدولار معرفی می شود
[ترجمه ترگمان]در این پایان نامه، مفاهیم اولیه of از جمله نظریه اعداد و حساب مدولار معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Cipher Card is a hardware module based on bus interface of computer and offering cryptogram service function.
[ترجمه گوگل]Cipher Card یک ماژول سخت افزاری است که مبتنی بر رابط باس کامپیوتر است و عملکرد سرویس رمزنگاری را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]کارت Cipher یک ماژول سخت افزار مبتنی بر رابط باس رایانه است و عملکرد سرویس cryptogram را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The electronic seal is used in the condition of setting verification cryptogram and it can be used only by inputting the right PIN code.
[ترجمه گوگل]مهر الکترونیکی در شرایط تنظیم رمزنگاری تأیید استفاده می شود و فقط با وارد کردن کد پین مناسب قابل استفاده است
[ترجمه ترگمان]آب بندی الکترونیکی در شرایط تنظیم cryptogram مورد استفاده قرار می گیرد و تنها می تواند با وارد کردن کد PIN راست مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The data encryption transmission technology realized by hardware chip was adopted to realize hardware encryption, which was authenticated by the national cryptogram management committee.
[ترجمه گوگل]فناوری انتقال رمزگذاری داده‌ها که توسط تراشه سخت‌افزاری تحقق می‌یابد برای تحقق رمزگذاری سخت‌افزاری مورد استفاده قرار گرفت که توسط کمیته مدیریت رمزنگاری ملی تأیید شد
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی ارسال داده ها که توسط چیپ های سخت افزار کشف شد برای درک رمزنگاری سخت افزار اتخاذ شد که توسط کمیته مدیریت cryptogram ملی تایید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Later in the war, the curator of the cryptogam herboriam was drafted to Bletchley Park because somebody misread cryptogam –tiny, non-flowering plants –as cryptogram.
[ترجمه گوگل]بعداً در جنگ، متصدی گیاه کریپتوگام به بلچلی پارک فرستاده شد، زیرا کسی کریپتوگام - گیاهان کوچک و غیر گلدار - را به‌عنوان رمزنگاری اشتباه خواند
[ترجمه ترگمان]بعدها در جنگ، رئیس موزه cryptogam herboriam به Bletchley پارک فرستاده شد، چرا که یک نفر از گیاهان گلدار کوچک و non به عنوان cryptogram استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رمز (اسم)
secret, mystery, token, sign, trick, crypt, code, riddle, cipher, symbol, enigma, cryptogram

پیام پنهانی (اسم)
cryptogram

نوشته رمزی (اسم)
cryptograph, cryptogram

انگلیسی به انگلیسی

• message written in secret code

پیشنهاد کاربران

معمانامه ؛ نامه آمیخته به معما. نامه رمزآمیز. نامه به رمز که چون به دست بیگانه افتد فهم آن مقدور نباشد : و مسعدی را گفته آمد تا هم اکنون معمانامه ای نویسد با قاصدی از آن خویش و یکی به اسکدار که آنچه پیش از این نوشته شده بود باطل بوده است. ( تاریخ بیهقی چ فیاض ص 318 ) .
cryptogram ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: رمزنگاشت 1
تعریف: پیامی که به صورت محرمانه و مخفی درآمده باشد

بپرس