crypt

/ˈkrɪpt//krɪpt/

معنی: سردابه، غار، رمز، دخمه، حفره غدهای
معانی دیگر: سردابه ی کلیسا (که معمولا مردگان را در آن خاک می کردند)، (عامیانه) رجوع شود به: cryptogram، سری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: cryptal (adj.)
• : تعریف: a burial chamber or underground vault, esp. one beneath a church.
مشابه: repository, vault

- His body was laid to rest in the family crypt.
[ترجمه امید موسوی] جسد او در مقبره خانوادگی آرام گرفت
|
[ترجمه گوگل] پیکر او در سرداب خانواده آرام گرفت
[ترجمه ترگمان] جنازه ش قرار بود توی مقبره خانوادگی استراحت کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the crypt of st. paul's cathedral in london contains interesting tombs and monuments
زیرزمین کلیسای سنت پال در لندن گورها و یادبودهای جالبی دارد.

2. The crypt antedates the rest of the building by several centuries.
[ترجمه گوگل]این دخمه چندین قرن پیش از بقیه ساختمان است
[ترجمه ترگمان]کلیسا تا چند قرن بقیه ساختمان را ویران کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The body of the Saint lies in the crypt of
[ترجمه گوگل]جسد قدیس در سردابه قرار دارد
[ترجمه ترگمان]جسد سنت Saint در سرداب کلیسا قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The burial place was surrounded by the crypt and above it, in the church, was the high altar.
[ترجمه گوگل]محل دفن توسط دخمه احاطه شده بود و بالای آن، در کلیسا، محراب بلند قرار داشت
[ترجمه ترگمان]گورستان را احاطه کرده بودند، در کلیسا و بالای آن، در کلیسا، محراب بزرگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Also in the crypt is the Duomo treasury, a pay-to-enter collection that is closed for a long period at lunch.
[ترجمه گوگل]همچنین در این دخمه، خزانه Duomo قرار دارد، مجموعه‌ای با پرداخت پرداختی که برای مدت طولانی هنگام ناهار بسته می‌شود
[ترجمه ترگمان]هم چنین در دخمه خزانه Duomo قرار دارد که مجموعه ای از پرداخت است که برای مدت طولانی در زمان ناهار بسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We went down into the crypt where the wooden hand of Capitaine Danjou lay in a glass case.
[ترجمه گوگل]به داخل سردابی رفتیم که دست چوبی کاپیتان دانژو در یک جعبه شیشه ای قرار داشت
[ترجمه ترگمان]به سوی سرداب رفتیم، جایی که دست چوبی، سروان Danjou در یک جعبه شیشه ای قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The relative complexity of gastric crypt anatomy compared with colorectal mucosa has discouraged its use as an experimental model in proliferation research.
[ترجمه گوگل]پیچیدگی نسبی آناتومی کریپت معده در مقایسه با مخاط کولورکتال، استفاده از آن به عنوان یک مدل تجربی در تحقیقات تکثیر را منع کرده است
[ترجمه ترگمان]پیچیدگی نسبی of gastric در مقایسه با مخاط روده بزرگ، استفاده از آن را به عنوان یک مدل آزمایشی در تحقیقات تکثیر، دلسرد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And she would not go into the Skipton crypt, oh no, she would not join Sophie.
[ترجمه گوگل]و او به دخمه اسکیپتون نمی رفت، اوه نه، او به سوفی نمی پیوست
[ترجمه ترگمان]و او به سرداب کلیسا نمی رفت، اوه، نه، او به سوفی ملحق نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was due at the Crypt School in Gloucester, an example of the apparent success of Government policy.
[ترجمه گوگل]او قرار بود در مدرسه کریپت در گلاستر، نمونه‌ای از موفقیت آشکار سیاست‌های دولت باشد
[ترجمه ترگمان]او در مدرسه Crypt در گلاستر، نمونه ای از موفقیت ظاهری سیاست دولت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. From here we descend to the crypt and find ourselves surrounded by the 11C remains of the Romanesque basilica.
[ترجمه گوگل]از اینجا به دخمه فرود می آییم و خود را در محاصره بقایای 11 درجه سانتی گراد از کلیسای رومی می بینیم
[ترجمه ترگمان]از اینجا به سرداب می رویم و خود را در محاصره ۱۱ درجه کلیسای رومی می بینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Explants showed excellent preservation of crypt architecture, with an infection rate and crypt necrosis rate of less than 1%.
[ترجمه گوگل]ریزنمونه‌ها حفظ عالی معماری دخمه را با نرخ عفونت و نرخ نکروز کریپت کمتر از 1% نشان دادند
[ترجمه ترگمان]explants، نگهداری عالی از ساختار دخمه را با نرخ عفونت و میزان نکروز تومور به میزان کم تر از ۱ درصد نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For cell kinetics evaluation, each crypt was divided into five compartments of equal size.
[ترجمه گوگل]برای ارزیابی سینتیک سلولی، هر دخمه به پنج بخش با اندازه مساوی تقسیم شد
[ترجمه ترگمان]برای ارزیابی سینتیک سلول، هر دخمه به پنج قسمت مساوی تقسیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Intestinal crypt cells are known to have a higher adenylate cyclase and a lower guanylate cyclase activity than differentiated villous cells.
[ترجمه گوگل]سلول‌های کریپت روده نسبت به سلول‌های پرز متمایز، دارای آدنیلات سیکلاز بالاتر و فعالیت گوانیلات سیکلاز کمتری هستند
[ترجمه ترگمان]سلول های crypt Intestinal دارای خاصیت adenylate بالاتری نسبت به سلول های villous متمایز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The chancel is raised over a crypt below.
[ترجمه گوگل]قصر بر فراز دخمه ای در زیر بالا رفته است
[ترجمه ترگمان]محراب بالای یک دخمه زیر زمین بزرگ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The study of labelled crypt cells is helped by computerised data analysis, as described for colorectal crypts.
[ترجمه گوگل]مطالعه سلول‌های کریپت برچسب‌دار با تجزیه و تحلیل داده‌های کامپیوتری، همانطور که برای کریپت‌های کولورکتال توضیح داده شد، کمک می‌کند
[ترجمه ترگمان]مطالعه سلول های مقبره ها به وسیله آنالیز داده های کامپیوتری به عنوان for بزرگ توضیح داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سردابه (اسم)
vault, basement, subbasement, crypt

غار (اسم)
den, hole, crypt, bay tree, cave, cavern, grotto, grot, laurel tree

رمز (اسم)
secret, mystery, token, sign, trick, crypt, code, riddle, cipher, symbol, enigma, cryptogram

دخمه (اسم)
crypt, tower of silence

حفره غده ای (اسم)
crypt

انگلیسی به انگلیسی

• underground burial chamber, vault, tomb
a crypt is an underground room beneath a church or cathedral.

پیشنهاد کاربران

سرداب کلیسا
مثال:
his ghost haunts the crypt
روحش پیوسته به سرداب کلیسا می آمد.
حفره های غدد در معده، روده و. . . . در لوله گوارش یا gut ( پزشکی و زیست شناسی )
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : encrypt
✅️ اسم ( noun ) : crypt / encryption
✅️ صفت ( adjective ) : cryptic / encrypted
✅️ قید ( adverb ) : cryptically
کریپت ، حفره غده ای
مقبره
crypt ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: گورابه
تعریف: سردابه ای که معمولاً در زیر معابد یا بناهای مذهبی قرار دارد و گاهی مردگان را در آن پنهان می کردند و در آن مراسم دعا بر پا می شد
سردابه کلیسا برای دفن مردگان
A crypt was defiled in the city's church
چاله
زیر زمین کلیسا ( معمولا به عنوان آرامگاه افراد استفاده میشود )

بپرس