cryogenics

/ˈkraɪəˌdʒenəks//ˌkraɪəˈdʒenɪks/

معنی: برودت شناسی، سرمازایی
معانی دیگر: سرمازایی (بخشی از علم فیزیک که با تولید سردی زیاد و تاثیر سرما بر مواد سر و کار دارد)، سجنزایی، سردی شناسی

بررسی کلمه

اسم جمع ( plural noun )
مشتقات: cryogenic (adj.), cryogenically (adv.), cryogenicist (n.)
• : تعریف: (used with a sing. verb) the study of matter and energy at extremely low temperatures.

جمله های نمونه

1. This removes half of the cryogenics problem but leaves us with liquid oxygen.
[ترجمه گوگل]این نیمی از مشکل برودتی را از بین می برد اما اکسیژن مایع را برای ما باقی می گذارد
[ترجمه ترگمان]این مساله نیمی از مشکل cryogenics را حذف می کند، اما ما را با اکسیژن مایع ترک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This Dextran has a variety of uses, from cryogenics to analytical standards in GPC.
[ترجمه گوگل]این دکستران کاربردهای مختلفی دارد، از کرایوژنیک گرفته تا استانداردهای تحلیلی در GPC
[ترجمه ترگمان]این Dextran کاربردهای مختلفی دارد، از cryogenics تا استانداردهای تحلیلی در GPC
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Applications of cryogenics include the storage and transport of liquefied gases, food preservation, cryosurgery, rocket fuels, and superconducting electromagnets.
[ترجمه گوگل]از کاربردهای برودتی می توان به ذخیره و انتقال گازهای مایع، نگهداری مواد غذایی، کرایوسرجری، سوخت موشک و آهنرباهای ابررسانا اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]کاربردهای of شامل ذخیره سازی و انتقال گازهای مایع، نگهداری غذا، cryosurgery، سوخت موشک و electromagnets superconducting می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Experts of human body cryogenics believe that they will soon find a way to immortality.
[ترجمه گوگل]کارشناسان کرایوژنیک بدن انسان معتقدند که به زودی راهی برای جاودانگی پیدا خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]متخصصان بدن انسان بر این باورند که به زودی راهی برای بقا پیدا خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Taught in the speciality of Refrigeration & Cryogenics. The professional titles are: associate professor ( 198- 1992 ) .
[ترجمه گوگل]تدریس در گرایش تبرید و برودت عناوین حرفه ای عبارتند از: دانشیار (198-1992)
[ترجمه ترگمان]تدریس در تخصص یخچال & cryogenics عناوین حرفه ای عبارتند از: دانشیار (۱۹۸ - ۱۹۹۲)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This is called cryogenics, and it has its drawbacks.
[ترجمه گوگل]به این میگن کرایوژنیک و معایبی هم داره
[ترجمه ترگمان]این cryogenics نامیده می شود و اشکالاتی نیز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Humans vying for dominance will turn to genetics and cryogenics to compete.
[ترجمه گوگل]انسان هایی که برای تسلط رقابت می کنند، برای رقابت به ژنتیک و برودتی روی می آورند
[ترجمه ترگمان]انسان هایی که برای تسلط رقابت می کنند به ژنتیک و cryogenics تبدیل خواهند شد تا رقابت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Their very low boiling and melting points make them refrigerants for low - temperature research ( see cryogenics ) .
[ترجمه گوگل]نقطه جوش و ذوب بسیار پایین آنها آنها را به مبردهایی برای تحقیقات در دمای پایین تبدیل می کند (به کرایوژنیک مراجعه کنید)
[ترجمه ترگمان]نقطه ذوب و نقطه ذوب آن ها باعث می شود که آن ها برای تحقیقات دمای پایین refrigerants شوند (مراجعه به cryogenics)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ph . D . and MSc. Degrees awarded at Institute of Cryogenics, University of Southampton, U . K.
[ترجمه گوگل]Ph د و کارشناسی ارشد مدارک اعطا شده در موسسه برودتی، دانشگاه ساوتهمپتون، U ک
[ترجمه ترگمان]Ph د Degrees در موسسه of، دانشگاه of، دانشگاه های آمریکا ک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hydrogen can be effectively and economically recovered from the refinery gas by cryogenics, pressure swing absorption, or semipermeable membranes.
[ترجمه گوگل]هیدروژن را می توان به طور موثر و اقتصادی از گاز پالایشگاه توسط کرایوژنیک، جذب نوسان فشار یا غشاهای نیمه تراوا بازیابی کرد
[ترجمه ترگمان]هیدروژن می تواند به طور موثر و از لحاظ اقتصادی از گاز پالایشگاه توسط cryogenics، جذب نوسان فشار، یا غشا semipermeable بازیابی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برودت شناسی (اسم)
cryogenics

سرمازایی (اسم)
cryogenics

تخصصی

[کامپیوتر] برودتی ؛برودت شناسی
[برق و الکترونیک] زمزایی، زمزاییک دانش مطالعه ی پدیده های فیزیکی در دماهای بسیار کم و نزدیک به صفر مطلق . در این دماها هر گونه تغییر اندک در شدت میدان مغناطیسی منجر به تغییرات زیاد جریان در مواد ابررسانا می می شود .
[زمین شناسی] علم سرمازایی شاخه ای از فیزیک که به مطالعه تولید و اثرات دماهای بسیار پایین می پردازد. علم سرمای شدید. صفت: سرمازایی. مترادف منسوخ: Cryogeny.
[نفت] سرماشنای
[پلیمر] سرمازایی

انگلیسی به انگلیسی

• production of low temperatures and the study of their influence on the structure of a substance (physics)

پیشنهاد کاربران

cryogenics ( فیزیک )
واژه مصوب: زم زایی
تعریف: شاخه‏ای از فیزیک که در آن فرایندهایی بررسی می شود که در دماهای بسیار پایین رخ می دهند|||متـ . زم زاشناسی
مادون سرد
وسایل سردکننده
زَم اُستیک ( زم= سرما؛ استیک= استوار شده؛ ( کلمات از زبان پهلوی ریشه گرفته است ) )

بپرس