cryogen


معنی: مخلوط سرمازا
معانی دیگر: سرد ساز، سرمازا، سجنزا، موجد سرما

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a refrigerant capable of producing very low temperatures.

جمله های نمونه

1. These ferroelectric materials could be used as a cryogen.
[ترجمه گوگل]از این مواد فروالکتریک می توان به عنوان کرایوژن استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]این مواد فرو الکتریک را می توان به عنوان a استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The liquid cryogen contacts the metal surface, generating a volume of expanding gas over the metal surface.
[ترجمه گوگل]کرایوژن مایع با سطح فلز تماس می گیرد و حجمی از گاز در حال انبساط را روی سطح فلز ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]مایع cryogen مایع سطح فلز را لمس می کند و حجم گاز را روی سطح فلز تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The coil is surrounded by a cryogen chamber (1 which is located radially outwardly from the coil on the other side of the support .
[ترجمه گوگل]سیم پیچ توسط یک محفظه برودتی احاطه شده است (1 که به صورت شعاعی به سمت بیرون از سیم پیچ در طرف دیگر تکیه گاه قرار دارد
[ترجمه ترگمان]این سیم پیچ توسط یک محفظه cryogen احاطه شده است (۱)که به صورت شعاعی از سیم پیچ در طرف دیگر پشتیبان قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As a kind of excellent cryogen with superconductivity, liquid helium of high purity has been widely used in many fields, such as industry and aerospace .
[ترجمه گوگل]هلیوم مایع با خلوص بالا به عنوان یک نوع برودتی عالی با ابررسانایی به طور گسترده در بسیاری از زمینه ها مانند صنعت و هوافضا استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]هلیوم مایع خلوص بالا به طور گسترده در بسیاری از زمینه ها مثل صنعت و هوافضا به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The laws and facts of cryogen creep of metal materials have been discussed.
[ترجمه گوگل]قوانین و حقایق خزش برودتی مواد فلزی مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]قوانین و حقایق خزش مواد فلزی مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cryogen spray cooling is an effective cooling technique used for laser treatment of port wine stain.
[ترجمه گوگل]خنک کننده اسپری کرایوژن یک روش خنک کننده موثر است که برای درمان لیزری لکه شراب پورت استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]اسپری خنک کننده Cryogen یک روش خنک کننده موثر است که برای درمان laser شراب بندر مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Friotherapy, using liquid N 2 as cryogen, may be applied for all stages of liver cancer, which mechanism is tissue destruction due tol ow temperature. directly and improvement of immunity.
[ترجمه گوگل]فریوتراپی، با استفاده از N 2 مایع به عنوان کرایوژن، ممکن است برای تمام مراحل سرطان کبد، که مکانیسم آن تخریب بافت به دلیل دمای بالا است، استفاده شود به طور مستقیم و بهبود ایمنی
[ترجمه ترگمان]Friotherapy، با استفاده از مایع N ۲ به عنوان cryogen، ممکن است برای تمام مراحل سرطان کبد به کار رود که این مکانیزم تخریب بافت به علت دمای ow است بطور مستقیم و بهبود ایمنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The vaporous cryogen creates a reinforcing vapor that slows the expansion rate of the expanding gas, localizing the expanding gas over the metal surface.
[ترجمه گوگل]کرایوژن بخار یک بخار تقویت کننده ایجاد می کند که سرعت انبساط گاز در حال انبساط را کاهش می دهد و گاز در حال انبساط را روی سطح فلز قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]The مالیخولیایی یک بخار تقویت کننده را ایجاد می کند که سرعت انبساط گاز در حال گسترش را کاهش می دهد، و گاز را در سطح فلزی مکان یابی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One possible side effect is thermal injury. Cryogen spray cooling ( CSC ) plays an important role in drawing laser-generated heat from the skin.
[ترجمه گوگل]یکی از عوارض جانبی احتمالی آسیب حرارتی است خنک کننده اسپری کرایوژن (CSC) نقش مهمی در جذب گرمای تولید شده توسط لیزر از پوست دارد
[ترجمه ترگمان]یک عارضه جانبی ممکن، آسیب حرارتی است cooling اسپری آب (سوئیچینگ مرکزی)نقش مهمی در طراحی گرمای تولید شده لیزر از پوست بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Failure analysis and elimination on the overflow of cryogen water from lithium bromide absorption refrigerator were described.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل شکست و حذف در سرریز آب کرایوژن از یخچال جذبی لیتیوم بروماید توصیف شد
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل شکست و حذف روی سرریز آب cryogen از یک یخچال جاذب حاوی لیتیوم شرح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The system includes a container of metal and a system configured to delivery biphasic inert cryogen toward the metal.
[ترجمه گوگل]این سیستم شامل یک محفظه فلزی و یک سیستم پیکربندی شده برای رساندن کرایوژن خنثی دوفازی به سمت فلز است
[ترجمه ترگمان]سیستم شامل یک کانتینر فلزی و یک سیستم پیکربندی شده برای تحویل biphasic بی اثر به فلز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The model of thermal expand valve is built and the connection of flux, pressure difference between the front and behind of the valve and cryogen dryness of inlet and outlet.
[ترجمه گوگل]مدل شیر انبساط حرارتی ساخته شده و اتصال شار، اختلاف فشار بین جلو و پشت شیر ​​و خشکی کرایوژن ورودی و خروجی است
[ترجمه ترگمان]مدل دریچه توسعه حرارتی ساخته شده است و اتصال شار، اختلاف فشار بین جلو و پشت دریچه و cryogen dryness ورودی و خروجی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A feed liquid, for example, a molten fat, is formed into at least one sheet of flowing particles and is cooled by directing cryogen at the particles from both sides of the sheet.
[ترجمه گوگل]یک مایع خوراک، به عنوان مثال، یک چربی مذاب، حداقل به یک ورقه از ذرات جاری تبدیل می شود و با هدایت برودتی به ذرات از دو طرف ورق سرد می شود
[ترجمه ترگمان]یک مایع خوراک، به عنوان مثال، یک چربی ذوب شده به حداقل یک ورقه از ذرات جریان داده می شود و با هدایت cryogen ذرات از هر دو طرف ورقه سرد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The stability of a liquid helium free superconducting magnet could be analyzed using the adiabatic stability criterion because there is no cryogen in the system.
[ترجمه گوگل]پایداری یک آهنربای ابررسانا بدون هلیوم مایع را می توان با استفاده از معیار پایداری آدیاباتیک تجزیه و تحلیل کرد زیرا هیچ برودتی در سیستم وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]پایداری یک magnet superconducting آزاد helium می تواند با استفاده از معیار پایداری adiabatic آنالیز شود چون هیچ cryogen در سیستم وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مخلوط سرمازا (اسم)
cryogen

تخصصی

[پلیمر] سرمازا

انگلیسی به انگلیسی

• substance which produces low temperatures

پیشنهاد کاربران

بپرس