cry over spilt milk


غصه ی عمل انجام شده ای را خوردن، بیهوده زاریدن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to worry unduly about something that cannot be undone.

جمله های نمونه

1. It's no use crying over spilt milk.
[ترجمه ستایش سلیمانی] گریه کردن برای کاری که شده فایده نداره.
|
[ترجمه گوگل]گریه کردن روی شیر ریخته شده فایده ای ندارد
[ترجمه ترگمان]گریه کردن روی شیر بی فایده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is no good [use] crying over spilt milk.
[ترجمه گوگل]گریه کردن روی شیر ریخته شده خوب نیست
[ترجمه ترگمان]فایده ای ندارد که از شیر ریخته شده گریه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is no use crying over spilt milk.
[ترجمه گوگل]گریه کردن روی شیر ریخته شده فایده ای ندارد
[ترجمه ترگمان]گریه کردن بر روی شیر ریخته شده بی فایده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Is is no use crying over spilt milk.
[ترجمه گوگل]گریه کردن روی شیر ریخته شده فایده ای ندارد
[ترجمه ترگمان]گریه کردن بر روی شیر ریخته شده بی فایده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His decision to resign was disappointing, but it's no use crying over spilt milk. We need to concentrate on finding someone to replace him.
[ترجمه گوگل]تصمیم او برای استعفا ناامید کننده بود، اما گریه کردن برای شیر ریخته شده فایده ای ندارد ما باید روی یافتن کسی که جایگزین او شود تمرکز کنیم
[ترجمه ترگمان]تصمیم او برای استعفا نا امید کننده بود، اما برای شیر ریخته شده بی فایده بود ما باید بر پیدا کردن یک نفر برای جایگزینی او تمرکز کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You've broken it now; it's no use crying over spilt milk!
[ترجمه گوگل]اکنون آن را شکسته ای گریه کردن روی شیر ریخته شده فایده ای ندارد!
[ترجمه ترگمان]- حالا آن را شکسته است؛ از گریه کردن روی شیر استفاده نمی شود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It's no use crying over spilt milk, - he's spent all the money, and there's nothing you can do about it.
[ترجمه گوگل]گریه کردن برای شیر ریخته شده فایده ای ندارد، - او تمام پول را خرج کرده است و کاری از دست شما برنمی آید
[ترجمه ترگمان]از گریه کردن روی شیر بی فایده است - او همه پول را خرج کرده و هیچ کاری از دست شما بر نمی اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was disappointing, to say the least, but there's no point crying over spilt milk.
[ترجمه گوگل]حداقل ناامید کننده بود، اما گریه کردن برای شیر ریخته شده فایده ای ندارد
[ترجمه ترگمان]به هر حال، ناامید کننده بود، اما دلیلی برای گریه کردن روی شیر نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is now too late to cry over spilt milk.
[ترجمه گوگل]اکنون برای گریه کردن بر سر شیر ریخته شده دیر است
[ترجمه ترگمان]حالا دیگر برای گریه کردن از شیر ریختن خیلی دیر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Nora Simpson didn't believe in crying over spilt milk.
[ترجمه گوگل]نورا سیمپسون به گریه کردن بر سر شیر ریخته شده اعتقادی نداشت
[ترجمه ترگمان]نورا سیمپسون به گریه کردن روی شیر ریختن اعتقادی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Don't cry over spilt milk. Unless you can cry milk.
[ترجمه گوگل]برای شیر ریخته گریه نکنید مگر اینکه بتوانید شیر گریه کنید
[ترجمه ترگمان]روی شیر ریخته گریه نکن مگر اینکه بتونی شیر گریه کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You have lost the game but don't cry over spilt milk.
[ترجمه گوگل]شما بازی را باخته اید اما برای شیر ریخته گریه نکنید
[ترجمه ترگمان]بازی را از دست داده اید، اما روی شیر ریخته گریه نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I don't cry over spilt milk, you know ?
[ترجمه گوگل]من برای شیر ریخته گریه نمی کنم، می دانید؟
[ترجمه ترگمان]از روی ریختن شیر گریه نمی کنم، می دانی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is useless to cry over spilt milk.
[ترجمه گوگل]گریه بر شیر ریخته شده بی فایده است
[ترجمه ترگمان]گریه کردن بر روی شیر، بی فایده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Don't cry over spilt milk. Let's bygones be bygones.
[ترجمه گوگل]برای شیر ریخته گریه نکنید بیایید گذشته باشد
[ترجمه ترگمان]روی شیر ریخته گریه نکن گذشته ها گذشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• dwell pointlessly on past misfortunes

پیشنهاد کاربران

مترادف؛
dwell on the past, regret, lament, brood over
مثال؛
"Yes, we made a mistake, but there’s no point crying over spilt milk. " ( آره، اشتباه کردیم، ولی دیگه غصه خوردن فایده ای نداره. )

...
[مشاهده متن کامل]

"He was upset about the lost opportunity, but I told him not to cry over spilt milk. " ( از فرصت از دست رفته ناراحت بود، اما بهش گفتم دیگه حسرت خوردن فایده ای نداره. )
"It’s no use crying over spilt milk—just learn from it and move on. " ( غصه خوردن برای گذشته فایده ای نداره—فقط ازش درس بگیر و ادامه بده. )
ریشه و نکات جالب:
- این اصطلاح از قرن هفدهم میلادی ریشه گرفته و اولین بار در مجموعه ای از ضرب المثل ها توسط James Howell در سال 1659 با عبارت "no weeping for shed milk" ثبت شده است.
- تصویر ذهنی آن ساده است: شیر ریخته شده را نمی توان به لیوان برگرداند، پس گریه کردن برایش بی فایده است.
- در انگلیسی بریتانیایی معمولاً به صورت "spilt milk" و در آمریکایی به صورت "spilled milk" نوشته می شود.

آب رفته به جوی باز نمیگردد
حسرت گذشته را خوردن
:Alternative forms
✅It's no use crying over spilt/spilled milk
✅Don't Cry over spilt milk
🔰cry over spilled milk🔰
saying
( UK also cry over spilt milk )
to feel sorry or sad about something that has already happened; used to emphasize that this is not helpful
...
[مشاهده متن کامل]

. E. g
👈It's no use crying over spilled milk - he's spent all the money, and there's nothing you can do about it
👈It's a waste of time crying over spilt milk, he says; you just have to move on with your life
👈Here we are crying over spilled milk when we should be thinking about the future
🔰cry over spilled milk🔰
to express regret about something that has already happened or cannot be changed
. E. g
Yes, we made a mistake, but there’s no point in crying over spilled milk
CambridgeDictionary@
🔰cry over spilt milk🔰
to waste time feeling sorry about an earlier mistake or problem that cannot be changed
. E. g
• It’s no use crying over spilt milk
• It is now too late to cry over spilt milk
• It was disappointing, to say the least, but there's no point crying over spilt milk
• Nora Simpson didn't believe in crying over spilt milk
LongmanDictionary@
ضرب المثل، با معادل فارسی:
۱ - گذشته ها گذشته
۲ - آب رفته به جوی باز نیاید.
۳ - آب ریخته جمع شدنی نیست ( جمع نمی شود ) .
۴ - حسرت روغن ریخته را مخور.
مفهوم: غصه گذشته و فرصت های از دست رفته را نخوردن
❇️PROVERB
❇️SAYING
❇️IDIOM

روغنی که ریخت نمی شود آن را جمع کرد.
معادل ضرب المثل فارسی
غصه الکی خوردن ( بابت اتفاقی که افتاده و دیگه نمی شه تغییرش داد )
کاریه که شده بیخیال !