cry one's eyes out


از ته دل گریستن، از دیده خون باریدن

انگلیسی به انگلیسی

• sob, cry bitterly, cry very hard

پیشنهاد کاربران

چشم های کسی از گریه قرمز شدن ، شخص جلوی گریه اش رو نتونه بگیره
معنای تحت اللفظی این اصطلاح یعنی کسی از بس گریه کنه که چشماش از حدقه دربیاد

بپرس