🔸 تعریف ها: 1. ( نظامی – تاریخی ) : فرمانی در ارتش های قرون وسطی برای آغاز غارت پس از پیروزی مثال: In medieval warfare, to cry havoc meant to allow soldiers to pillage. در جنگ های قرون وسطی، �cry havoc� یعنی اجازه دادن به سربازها برای غارت. ... [مشاهده متن کامل]
2. ( ادبی – استعاری ) : بیان آغاز آشوب، خشونت یا هرج ومرج گسترده، به ویژه در آثار شکسپیر مثال: “Cry ‘Havoc!’ and let slip the dogs of war. ” – Julius Caesar, Shakespeare �فریاد بزنید 'آشوب!' و سگ های جنگ را رها کنید. � – ژولیوس سزار، شکسپیر 3. ( مدرن – استعاری ) : به کار رفته برای توصیف لحظه ای که نظم شکسته می شه و آشوب آغاز می شه مثال: The scandal made the media cry havoc. رسوایی باعث شد رسانه ها فریاد آشوب سر بدن. 🔸 مترادف ها: unleash chaos – declare disorder – incite violence – trigger mayhem