1. Youngly willing get is tiny hesitant, later on crustily the rind of head receive orders city.
[ترجمه گوگل]جوان مایل دریافت مردد کوچک است، بعدا در پوسته پوسته سر دریافت سفارشات شهرستان
[ترجمه ترگمان]Youngly مایل به دریافت تردید بسیار کمی بعد در مورد crustily پوست سر، دستور شهر را دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Youngly مایل به دریافت تردید بسیار کمی بعد در مورد crustily پوست سر، دستور شهر را دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Crustily the servants skin of head goes in and finishes doing the work that should do to rush out right away.
[ترجمه گوگل]پوست سر خدمتگزاران با ظرافت وارد می شود و کاری را که باید انجام دهد تا فوراً با عجله انجام دهد، تمام می کند
[ترجمه ترگمان]crustily پوست سر خدمتکار وارد می شود و تمام کارهایی را که باید انجام دهند تا سریعا تخلیه شوند را تمام می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]crustily پوست سر خدمتکار وارد می شود و تمام کارهایی را که باید انجام دهند تا سریعا تخلیه شوند را تمام می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Two personal crustily skin of head with her.
[ترجمه گوگل]دو پوست پوسته سر شخصی با او
[ترجمه ترگمان]دو لایه محافظ شخصی با او
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو لایه محافظ شخصی با او
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I only horizontal under a heart, crustily skin of head.
[ترجمه گوگل]من فقط به صورت افقی زیر قلب، پوست پوستی سر
[ترجمه ترگمان]من فقط زیر یه قلب افقی دارم پوست سرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من فقط زیر یه قلب افقی دارم پوست سرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Your last letter sent crustily skin of head, For how long each time you back.
[ترجمه گوگل]آخرین نامه شما پوست سرش را به صورت پوسته ای فرستاده بود، هر بار که برمی گردید برای چه مدت
[ترجمه ترگمان]آخرین نامه تو پوست سرش را فرستاده بود، زیرا هر بار که تو برگشتی چقدر طول می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آخرین نامه تو پوست سرش را فرستاده بود، زیرا هر بار که تو برگشتی چقدر طول می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Madam Wang crustily heart way:"I am obtaining extra understand. "
[ترجمه گوگل]مادام وانگ با روش قلب نازک: "من درک بیشتری دارم "
[ترجمه ترگمان]خانم وانگ crustily گفت: \" من درک بیشتری دارم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خانم وانگ crustily گفت: \" من درک بیشتری دارم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Again tough do likewise only crustily the skin of head went.
[ترجمه گوگل]باز هم سخت به همین ترتیب فقط پوست سر رفت
[ترجمه ترگمان]باز هم تمرین سختی است و فقط پوست سر را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باز هم تمرین سختی است و فقط پوست سر را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I got no man after me, I had to comb to the mirror, took the comb, benzene clumsy was a crooked ponytail, crustily skin of head back schoolbag go to school.
[ترجمه گوگل]من هیچ مردی بعد از من، من تا به حال به شانه به آینه، در زمان شانه، بنزن دست و پا چلفتی بود یک دم اسبی کج، پوسته پوسته سر از پشت کیف مدرسه رفتن به مدرسه
[ترجمه ترگمان]هیچ مردی بعد از من به آینه نرفته بود، من مجبور بودم به آینه شانه بزنم، شانه ای بالا انداختم، benzene دست و دست، دست و پا چلفتی بودم، پوست سر دم اسبی، پوست سر تا سر کیف مدرسه که به مدرسه می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ مردی بعد از من به آینه نرفته بود، من مجبور بودم به آینه شانه بزنم، شانه ای بالا انداختم، benzene دست و دست، دست و پا چلفتی بودم، پوست سر دم اسبی، پوست سر تا سر کیف مدرسه که به مدرسه می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Helpless, shine on a demon mirror to only have crustily skin of head, skill hold bomb to arrive at before.
[ترجمه گوگل]درمانده، بر آینه اهریمن بدرخشید تا فقط پوست پوستی سرش را داشته باشید، مهارت نگه داشتن بمب برای رسیدن به قبل
[ترجمه ترگمان]Helpless، بر یک آینه شیطانی، که فقط پوست سرش را داشته باشد، مهارت بمب را تا قبل از آن نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Helpless، بر یک آینه شیطانی، که فقط پوست سرش را داشته باشد، مهارت بمب را تا قبل از آن نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید