crusted

/ˈkrəstəd//ˈkrʌstɪd/

پوست دار,جرم دار,کهنه

جمله های نمونه

1. Ice crusted the lake last night.
[ترجمه گوگل]یخ دیشب روی دریاچه پوسته شد
[ترجمه ترگمان]دیشب یخ روی دریاچه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The surface of the liquid gradually crusted over.
[ترجمه گوگل]سطح مایع به تدریج پوسته می شود
[ترجمه ترگمان]سطح مایع به تدریج crusted شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The snow crusted over during the night.
[ترجمه گوگل]برف در طول شب برف پوشید
[ترجمه ترگمان]در طول شب برف یخ بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The ends of the boards were crusted with barnacles.
[ترجمه گوگل]انتهای تخته ها با میله ها پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]انتهای تخته های تخته ای که در آن crusted دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The outside of the green bottle became crusted with frost.
[ترجمه گوگل]قسمت بیرونی بطری سبز با یخ زدگی پوسته شد
[ترجمه ترگمان]بیرون بطری سبز با یخ پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cigarette ashes crusted with coffee in saucers or spilled over the sides of motel ashtrays.
[ترجمه گوگل]خاکستر سیگار با قهوه در نعلبکی ریخته شده یا روی دو طرف زیرسیگاری متل ریخته شده است
[ترجمه ترگمان]خاکستر سیگار در نعلبکی ها روی زمین ریخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Jezrael felt the crusted stuff on her face and was frightened.
[ترجمه گوگل]جزرائیل این مواد را روی صورتش احساس کرد و ترسید
[ترجمه ترگمان]Jezrael آن چیزهای کوچک را روی صورتش احساس کرد و وحشت زده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There are scabs and flecks of crusted blood in the bald letters.
[ترجمه گوگل]در حروف طاس پوسته ها و لکه هایی از خون پوسته شده وجود دارد
[ترجمه ترگمان]لکه های خون و رگه های خون در نامه های طاس وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I walked laboriously, sinking deeply into the heavy crusted snow with every step.
[ترجمه گوگل]با زحمت راه می رفتم و با هر قدم عمیقاً در برف های سنگین غرق می شدم
[ترجمه ترگمان]با زحمت راه رفتم و عمیقا در برف سنگین با هر قدم فرو رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Ages, have been such crusted. Likes a boundless journey on Tea - Horse ancient roadway.
[ترجمه گوگل]قرون، چنین پوسته ای شده اند سفری بی حد و حصر در جاده باستانی چای - اسب را دوست دارد
[ترجمه ترگمان]قرن ها است که چنین crusted سفر بی حد و حصر تی پارتی به جاده باستانی تی پارتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Llyr gave her a beautiful dress crusted with pearls and sea jade and coral and other ocean jewels.
[ترجمه گوگل]لیر یک لباس زیبا به او داد که با مروارید و یشم دریایی و مرجان و دیگر جواهرات اقیانوسی پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]به بیت پیراهن زیبایی به تن کرد که از مروارید و دریا و مرجان دریایی و دیگر جواهرات پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Roasted herb crusted cod fish and lemongrass infused baby lobster on bed of saffron mash, grape fruit creamy sauce, green asparagus and cherry tomato confit.
[ترجمه گوگل]ماهی کاد بو داده شده با علف لیمو و خرچنگ بچه دم کرده با علف لیمو روی بستر زعفران، سس خامه ای میوه انگور، مارچوبه سبز و گوجه گیلاسی
[ترجمه ترگمان]ماهی ماهی ماهی، ماهی ماهی و ماهی روغنی در بس تر خوراک زعفران، سس انگور، سس سبز، مارچوبه و گوجه فرنگی و گوجه فرنگی رنگ به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Look, the paste has crusted on your sleeve.
[ترجمه گوگل]ببین، رب روی آستینت پوسته شده است
[ترجمه ترگمان]ببین، چسب روی آستینت سخت شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After months of drought, the fields were crusted over.
[ترجمه گوگل]پس از ماه ها خشکسالی، مزارع پوسته پوسته شدند
[ترجمه ترگمان]پس از ماه ها خشکسالی، مزارع در حال خشک شدن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Pepper crusted beef tenderloin, red wine jus, mushroom flan, and vegetable fries.
[ترجمه گوگل]فیله گوشت گاو خرد شده با فلفل، شیره شراب قرمز، قارچ و سیب زمینی سرخ شده سبزیجات
[ترجمه ترگمان]فلفل قرمز، شراب قرمز، شراب سرخ و سیب زمینی سرخ کرده و سیب زمینی سرخ کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• having a hardened crust as a covering
something that is crusted with a substance is covered with a hard layer of it.

پیشنهاد کاربران

کبره بسته
برای جنگ با قابلمه های کبره بسته آماده می شد.
. He prepared for battle with the crusted saucepans

بپرس