crustaceous


پوسته مانند، لایه سان، کبره مانند، (دارای پوسته یا رویه ی سخت) پوسته دار، سپردار، سپرین، لاک دار، crustacean : ج، خانواده خرچنگ، رده سخت پوستان

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, pertaining to, resembling, or having a hard crust or shell.

(2) تعریف: denoting a crustacean.

تخصصی

[زمین شناسی] سخت پوست الف) دارای یک پوسته یا صدف. ب) متعلق به سخت پوستان. سخت پوست.

پیشنهاد کاربران

بپرس