crusader

/kruːˈseɪdər//kruːˈseɪdə/

شرکت کننده درجنگهای صلیبی

جمله های نمونه

1. He caught the public imagination as a crusader against corruption.
[ترجمه قاسم مجاهدی] او به عنوان یک مبارزه گر با فساد، توجه عموم مردم را به خود جلب کرد.
|
[ترجمه gggg] جنگ های صلیبی
|
[ترجمه گوگل]او تصورات عمومی را به عنوان یک جنگجوی صلیبی علیه فساد جلب کرد
[ترجمه ترگمان]او نیروی تخیل عمومی را به عنوان یک مبارز در برابر فساد دستگیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He has set himself up as a crusader for higher press and broadcasting standards.
[ترجمه گوگل]او خود را به عنوان یک جنگجوی صلیبی برای استانداردهای بالاتر مطبوعات و صدا و سیما معرفی کرده است
[ترجمه ترگمان]او خودش را برای مطبوعات بیشتر و استانداردهای پخش آماده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He is the lone crusader righting wrongs, rescuing damsels, killing dragons.
[ترجمه گوگل]او تنها صلیبی است که اشتباهات را اصلاح می کند، دختران را نجات می دهد، اژدهاها را می کشد
[ترجمه ترگمان]اون جنگجوی تنها برای مقابله با wrongs، نجات دادن damsels و کشتن اژدها هاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Medieval representation of Frederick Barbarossa as a crusader, the role in which he met his death.
[ترجمه گوگل]بازنمایی قرون وسطایی فردریک بارباروسا به عنوان یک جنگجوی صلیبی، نقشی که در آن با مرگ خود روبرو شد
[ترجمه ترگمان]نمایش قرون وسطایی فردریک بارباروسا به عنوان یک سرباز صلیبی، نقشی که در آن با مرگش دیدار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This Crusader church was probably restored at some time or other by Palestinian Christians.
[ترجمه گوگل]این کلیسای صلیبی احتمالاً در برخی مواقع توسط مسیحیان فلسطینی بازسازی شده است
[ترجمه ترگمان]این کلیسای صلیبی احتمالا در برخی اوقات توسط مسیحیان فلسطینی بازسازی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Crusader Strike ( Retribution ) cooldown reduced from 10 to seconds.
[ترجمه گوگل]Crusader Strike (Retribution) از 10 به ثانیه کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]ضربه صلیبی (قصاص)cooldown از ۱۰ به ثانیه کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Susan B. Anthony was a vigorous crusader for women's rights.
[ترجمه گوگل]سوزان بی آنتونی یک جنگجوی صلیبی سرسخت برای حقوق زنان بود
[ترجمه ترگمان]سوزان ب آنتونی صلیبی قوی برای حقوق زنان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is not clear what the causes of the blasts were, though state TV said the cities were being bombed by "Crusader and colonialist" forces.
[ترجمه گوگل]مشخص نیست دلایل این انفجارها چه بوده است، اگرچه تلویزیون دولتی گفته است که شهرها توسط نیروهای "صلیبی و استعمارگر" بمباران می شوند
[ترجمه ترگمان]روشن نیست که علت این انفجارها چه بود، اما تلویزیون دولتی گفت که این شهرها توسط نیروهای صلیبی و colonialist بمباران شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. AD 109crusader Godfrey of Bouillon took the city from Moslems.
[ترجمه گوگل]در سال 109 پس از میلاد، گادفری بویون، صلیبیون، شهر را از مسلمانان گرفت
[ترجمه ترگمان]AD crusader، crusader Godfrey، شهر را از مسلمانان گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Glyph of Crusader Strike - Your Crusader strike deals 20% more damage when your targe is incapacitated or stunned.
[ترجمه گوگل]Glyph of Crusader Strike - ضربه Crusader شما 20٪ آسیب بیشتری را زمانی که هدف شما ناتوان یا مبهوت می شود وارد می کند
[ترجمه ترگمان]به هنگام ضربه زدن به جنگ های صلیبی، ضربه زدن به صلیبیون جان ۲۰ درصد بیشتر از زمانی است که مهاجم شما ناتوان و ناتوان شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Are the Caped Crusader and his colleagues basking in an endless summer of triumph, or is the sun already starting to set?
[ترجمه گوگل]آیا Crusader Caped و همکارانش در تابستان بی پایان پیروزی غروب می کنند یا خورشید در حال غروب است؟
[ترجمه ترگمان]آیا جنگجویان صلیبی Caped و همکارانش در تابستان بی پایان از پیروزی خود را از دست داده اند، یا خورشید از پیش شروع به غروب کرده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We may still add a secondary effect to Crusader Strike too.
[ترجمه گوگل]ما همچنان ممکن است یک اثر ثانویه به Crusader Strike نیز اضافه کنیم
[ترجمه ترگمان]ما هنوز هم ممکن است یک اثر ثانویه را هم به ضربه صلیبی اضافه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Beautiful set decoration of Crusader palaces includes no icons of Mary or the saints, indeed no religious art of any kind.
[ترجمه گوگل]دکور زیبای کاخ‌های صلیبی شامل هیچ نمادی از مریم یا مقدسین نیست، در واقع هیچ هنر مذهبی از هر نوع وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]تزئینات زیبا و زیبا قصرها، نه شمایل مریم و نه قدیس را در بر می گیرد، در واقع هیچ هنر مذهبی در کار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. No, it's Superbarrio -- a flabby caped crusader in cherry red tights who traverses the streets of Mexico City, defending the lower class.
[ترجمه گوگل]نه، این Superbarrio است -- یک جنگجوی صلیبی شنل شلوار با جوراب شلواری قرمز گیلاسی که در خیابان های مکزیکو سیتی می گذرد و از طبقه پایین تر دفاع می کند
[ترجمه ترگمان]نه، این Superbarrio، یک جنگجوی شنل پوش شل وول با لباس تنگ سرخ که در خیابان های مکزیک پرسه می زند و از طبقه پایین دفاع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Stronghold: Crusader Extreme is an version of 2001's Stronghold expansion, Stronghold: Crusader by Firefly Studios.
[ترجمه گوگل]Stronghold: Crusader Extreme نسخه ای از توسعه Stronghold در سال 2001، Stronghold: Crusader توسط استودیو Firefly است
[ترجمه ترگمان]Stronghold: صلیبی افراطی یک نسخه از توسعه Stronghold ۲۰۰۱ است، Stronghold: صلیبی در Studios Firefly
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who fights in a crusade, one who joins a medieval military expedition to recover the holy land from the muslims; one who campaigns for the advancement of a cause
a crusader is someone who is involved in activities in support of a cause that they feel strongly about.

پیشنهاد کاربران

دلاور - از جان گذشته
مجاهد. مبارز
مثال:
He caught the public attention as a crusader against corruption.
او به عنوان یک مبارز و مجاهد علیه فساد، توجه عموم را به خود جلب کرد.
someone who passionately advocates for a particular cause or belief. The term is often used to describe activists who are dedicated and relentless in their pursuit of social change.
کسی که مشتاقانه از یک هدف یا عقیده خاص دفاع می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

این اصطلاح اغلب برای توصیف فعالانی به کار می رود که در تعقیب تغییرات اجتماعی، فداکار و سرسخت هستند.
مثال؛
She’s a crusader for women’s rights, always fighting for equality.
In a discussion about environmental activism, someone might comment, “We need more crusaders to combat climate change. ”
A news article might describe a social justice activist as a “crusader for racial equality. ”

سردار؛ شوالیه؛ جنگ جو ( ی مقدس )
مجاهد؛ مبارز. شخصی که به شدت برای تغییرات سیاسی، اجتماعی یا مذهبی مبارزه می کند.
جنگجوی صلیبی

بپرس