crusade

/kruːˈseɪd//kruːˈseɪd/

معنی: نهضت، جنگ صلیبی، جنگ مذهبی، جهاد کردن
معانی دیگر: جهاد، پیکار، مبارزه، (سخت) پیکار کردن، (تاریخ) جنگ صلیبی (هریک از جنگ های صلیبی که از سده ی یازده تا اواخر سده ی دوازده ادامه داشت)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (often cap.) any of the several attempts of medieval European Christians to recover and then defend the Holy Lands in and around Palestine from the Muslims.

- The First Crusade began in 1096 and resulted in the taking of Jerusalem.
[ترجمه گوگل] اولین جنگ صلیبی در سال 1096 آغاز شد و منجر به تصرف اورشلیم شد
[ترجمه ترگمان] نخستین جنگ صلیبی در ۱۰۹۶ آغاز شد و منجر به تصرف بیت المقدس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: any cause pursued energetically, esp. in defense of moral principles or against something considered evil.
مشابه: campaign, mission

- The mayor launched a crusade against corruption in his first term.
[ترجمه گوگل] شهردار در دوره اول ریاست جمهوری خود جنگ صلیبی علیه فساد به راه انداخت
[ترجمه ترگمان] شهردار یک جنگ صلیبی را در دوره اول خود علیه فساد آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: any military action in the European Middle Ages that the pope declared to be a holy war.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: crusades, crusading, crusaded
مشتقات: crusader (n.)
• : تعریف: to take part in a crusade.

- She crusaded for women's suffrage.
[ترجمه گوگل] او برای حق رای زنان جنگید
[ترجمه ترگمان] رای آرا زنانه را به خود گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the crusade against poverty and addiction
پیکار با فقر و اعتیاد

2. the great crusade to conquer malaria
جهاد بزرگ برای غلبه بر مالاریا

3. They have long been involved in a crusade for racial equality.
[ترجمه گوگل]آنها مدتهاست که درگیر جنگ صلیبی برای برابری نژادی بوده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها مدتهاست که درگیر یک جنگ صلیبی برای برابری نژادی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The charity tonight launched its great crusade against homelessness.
[ترجمه گوگل]این موسسه خیریه امشب جنگ صلیبی بزرگ خود را علیه بی خانمانی آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]موسسه خیریه امشب جنگ بزرگی علیه بی خانمان ها را آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He seems to be running a one-man crusade against cigarette smoking.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد او در حال اجرای یک جنگ صلیبی یک نفره علیه سیگار کشیدن است
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد یه جنگ صلیبی با سیگار کشیدن داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The crusade for sexual morality is turning into a witch - hunt.
[ترجمه گوگل]جنگ صلیبی برای اخلاق جنسی در حال تبدیل شدن به یک جادوگر - شکار است
[ترجمه ترگمان]جنگ صلیبی برای اخلاقیات جنسی تبدیل به یه شکار جادوگر میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She seems to be carrying out a personal crusade to stop this building work.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که او در حال انجام یک جنگ صلیبی شخصی برای متوقف کردن این کار ساختمانی است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که او یک جنگ صلیبی شخصی برای متوقف کردن این کار ساخت وساز انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For 23 years he led a crusade for peace.
[ترجمه گوگل]او به مدت 23 سال یک جنگ صلیبی برای صلح را رهبری کرد
[ترجمه ترگمان]او به مدت ۲۳ سال یک جنگ صلیبی برای صلح رهبری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He is on a crusade to take the church to the people.
[ترجمه گوگل]او در یک جنگ صلیبی است تا کلیسا را ​​به مردم برساند
[ترجمه ترگمان]او در حال جنگ صلیبی برای بردن کلیسا به مردم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Footballers launched an unprecedented crusade against racism on the terraces.
[ترجمه گوگل]فوتبالیست ها جنگ صلیبی بی سابقه ای را علیه نژادپرستی در تراس ها به راه انداختند
[ترجمه ترگمان]Footballers یک جهاد بی سابقه را بر ضد نژادپرستی در the آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They thought that he would launch a crusade against corruption and make heads roll before ordering elections.
[ترجمه گوگل]آنها فکر می کردند که او یک جنگ صلیبی علیه فساد به راه می اندازد و قبل از دستور دادن به انتخابات سرها را به هم می زند
[ترجمه ترگمان]آن ها فکر کردند که او یک جنگ صلیبی علیه فساد را آغاز خواهد کرد و قبل از دستور دادن به انتخابات سر بر خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In adopting this crusade, the press barons were also directly challenging Baldwin's leadership of the Government and of the party.
[ترجمه گوگل]در اتخاذ این جنگ صلیبی، بارون های مطبوعاتی همچنین مستقیماً رهبری بالدوین در دولت و حزب را به چالش می کشیدند
[ترجمه ترگمان]در اتخاذ این جنگ صلیبی، سران مطبوعات به طور مستقیم رهبری بالدوین را از دولت و حزب به چالش کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I see the march as a crusade for peace.
[ترجمه گوگل]من راهپیمایی را یک جنگ صلیبی برای صلح می دانم
[ترجمه ترگمان]من این راه را به عنوان یک جنگ برای صلح می بینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The crusade would proceed without the sword.
[ترجمه گوگل]جنگ صلیبی بدون شمشیر پیش می رفت
[ترجمه ترگمان]جنگ بدون شمشیر ادامه پیدا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نهضت (اسم)
cause, movement, crusade

جنگ صلیبی (اسم)
crusade

جنگ مذهبی (اسم)
crusade

جهاد کردن (فعل)
crusade

انگلیسی به انگلیسی

• medieval military expedition by european christians to recover the holy land from the muslims; aggressive campaign for the advancement of a cause
go on a crusade, join a medieval military expedition to recover the holy land from the muslims; champion a cause, campaign for a cause
a crusade is a long and determined attempt to achieve something for a cause that you feel strongly about.
if you crusade for a particular cause, you make a long and determined effort to achieve something for it.

پیشنهاد کاربران

نهضت
1. جنگ صلیبی 2. جهاد. مبارزه 3. جهاد کردن. مبارزه کردن
to take part in any struggle or campaign for something believed to be good, or against something believed to be bad.
گردهمآیی {مسیحیان )
1 -
a long and determined attempt to achieve something that you believe in strongly
اسم/ تلاشی طولانی و مصمم برای رسیدن به چیزی که به شدت به آن اعتقاد دارید
They have long been involved in a crusade for racial equality.
...
[مشاهده متن کامل]

a moral crusade against drugs
She’s involved in the crusade for racial equality.
2 -
to make an effort to achieve something that you believe in strongly
فعل/ تلاش کردن برای رسیدن به چیزی که شدیداً به آن اعتقاد دارید
She crusaded against sex and violence on television.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/crusade
The Crusades
The Crusades were a series of wars in the 11th, 12th, and 13th centuries fought between Christians from Europe and Muslims in the region around the eastern Mediterranean Sea.
جنگ های صلیبی مجموعه ای از جنگ ها در قرن های 11، 12 و 13 میلادی بود که بین مسیحیان اروپا و مسلمانان در منطقه اطراف شرق دریای مدیترانه در گرفت.
...
[مشاهده متن کامل]

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/crusade
تلاش سخت، تلاش قاطعانه و طولانی برای رسیدن به چیزی که فکر می کنید از پسش بر می آیید
movement جنبش
جنگ ایدئولوژیک
Who won the crusades ?
1st Christians ( recaptured Jerusalem )
2nd Muslims ( recaptured Jerusalem ) 3rd Muslims ( retained Jerusalem )
4th Christians ( captured Constantinopole )
...
[مشاهده متن کامل]

5th Muslims ( retained Egypt )
6th Christians ( recaptured Jerusalem )
7th Muslims ( retained Jerusalem ) *
8th No victor ( land not exchanged )
9th Muslims ( recaptured Acre )
*Muslims seized Jerusalem prior to 7th Crusade
Source: World Features Syndicate

Crusade : any one of the wars that European Christian countries fought against Muslims in Palestine in the 11th, 12th, and 13th centuries — usually plural
جنگ های صلیبی
✔️جهاد، پیکار، مبارزه، ( سخت ) پیکار کردن
over a life of anticolonial crusading in which he founded six different magazines

به معنی نهضت و کمپین و یک گروه با هدف مشخص است.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس