1. Paxman is surely the ultimate thinking woman's crumpet.
[ترجمه گوگل]Paxman مطمئناً بهترین زن متفکر است
[ترجمه ترگمان]پکسمن، بدون شک یک زن نهایی مورد تفکر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. There's not much crumpet around at this party.
[ترجمه گوگل]در این مهمانی هیچ چیز زیادی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان] توی این مهمونی crumpet زیاد نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Sunday tea-time remains peak crumpet time.
[ترجمه گوگل]زمان صرف چای یکشنبه همچنان زمان اوج کرامپت است
[ترجمه ترگمان]زمان چای یکشنبه به مقدار بسیار زیادی به طول عمر باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Once, we had tea and crumpet without a hint of double entendres.
[ترجمه گوگل]یک بار، چای و خرده پاچه خوردیم، بدون هیچ اشارهای به آن
[ترجمه ترگمان]یک بار، بدون هیچ نشانی از ایهام، چای و کیک خوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Would a carrot crumpet make you feel better?
[ترجمه گوگل]آیا یک هویج به شما احساس بهتری می دهد؟
[ترجمه ترگمان]یه کیک هویج می تونه حالتو بهتر کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The kid must be barmy on the crumpet; he's brought us soy sauce for wine.
[ترجمه گوگل]بچه باید بر روی کرامپت بچسبد او برای ما سس سویا برای شراب آورده است
[ترجمه ترگمان]بچه باید روی کیک گیر کرده باشه اون برای ما سس سویا آورده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. God! Look at that bit of crumpet who's just come in.
[ترجمه گوگل]خداوند! به آن تکه خرطومی که تازه وارد شده است نگاه کنید
[ترجمه ترگمان]خدایا! به اون تکه کیک نگاه کن که تازه اومده اینجا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Look at that bit of crumpet who's just come in.
[ترجمه گوگل]به آن تکه خرطومی که تازه وارد شده است نگاه کنید
[ترجمه ترگمان]به اون تکه کیک نگاه کن که تازه اومده اینجا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Ms Grace was munching a toasted crumpet beside her Ferrari.
[ترجمه گوگل]خانم گریس در کنار فراریاش، در حال دمکردن یک خرطوم برشته شده بود
[ترجمه ترگمان]خانم گریس در حال خوردن یک کیک خوش مزه در کنار فراری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. You think I give a crumpet what you write in your lousy paper?
[ترجمه گوگل]فکر میکنی من چیزی را که در کاغذ کثیف خود مینویسی بیتفاوت میکنم؟
[ترجمه ترگمان]تو فکر می کنی من یه چیزی که تو روی کاغذ your می نویسی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In the winter, a muffin man's baize-covered tray was laden mainly with crumpets.
[ترجمه گوگل]در زمستان، سینی پوشیده شده با بیز یک مرد کلوچه عمدتاً مملو از کرومپت بود
[ترجمه ترگمان]در زمستان، یک سینی حلبی که روی میز چیده شده بود، عمدتا با بیسکوییت و بیسکوییت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Doesn't that lady look a bit " balmy on the crumpet "?
[ترجمه گوگل]آیا آن خانم کمی "آرام" به نظر نمی رسد؟
[ترجمه ترگمان]اون خانم یکم روی کیک طعم \" نداره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This is soon trumped by smoked salmon and scrambled egg piled on a crumpet, later followed by dainty pastries.
[ترجمه گوگل]این به زودی توسط ماهی قزل آلا دودی و تخم مرغ درشت که روی یک خرده چوب انباشته شده است، و بعداً شیرینی های خوش طعم به دنبال آن قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]دیری نگذشت که ماهی قزل الا ماهی دودی و تخم مرغ بر روی یک تکه کیک چیده شد و بعد از آن شیرینی نرم و شیرین را دنبال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Lisa has apparently grown weary of being labelled the thinking woman's crumpet.
[ترجمه گوگل]لیزا ظاهراً از این که به او برچسب زن متفکر زده شود خسته شده است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که لیزا از روی برچسب thinking زنانه خسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید