crumbliness

انگلیسی به انگلیسی

• quality of breaking easily into small crumbs

پیشنهاد کاربران

crumbliness ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: خردشوندگی
تعریف: قابلیت شکنندگی و تبدیل شدن مادۀ غذایی به قطعات ریز

بپرس