فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: cruises, cruising, cruised
حالات: cruises, cruising, cruised
• (1) تعریف: to travel, esp. in a ship, for pleasure, the destination being of secondary concern.
• مشابه: sail, ship
• مشابه: sail, ship
- For their honeymoon, they're going to cruise in the Mediterranean.
[ترجمه SARA] برای ماه عسلشان، به مدیترانه برای سفر دریایی رفتند.|
[ترجمه بتیخب] آنها برای ماه عسل به دریای مدیترانه رفتند|
[ترجمه Misha TT] آنها برای ماه عسل به دریای مدیترانه سفر ( دریایی ) کردند|
[ترجمه Mina] آنها قصد دارند برای ماه عسلشان، به مدیترانه سفر کنند. ( سفر دریایی )|
[ترجمه elsa] آن ها برای ماه عسل با سفر دریایی به مدیترانه رفتند|
[ترجمه 💗Lalisa🖤] آنها برای ماه عسل با سفر دریایی به مدیترانه میروند|
[ترجمه به تو چه] برای ماه عسل انها قصد دارند به دریای مدیترانه سفر کنند|
[ترجمه گوگل] برای ماه عسل، آنها قصد دارند در دریای مدیترانه سفر کنند[ترجمه ترگمان] آن ها برای ماه عسل به سفر دریایی می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to travel about for purposes of reconnaissance or in search of something.
- The patrol boats were cruising around the island.
[ترجمه لایک کنید ♥️] قایق های گشت زنی در اطراف ایسلند بودند|
[ترجمه گوگل] قایق های گشتی در حال گشت و گذار در اطراف جزیره بودند[ترجمه ترگمان] قایق های گشتی در حال گشت و گذار اطراف جزیره بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The police cruised through the neighborhood.
[ترجمه امیر علی] پلیس در آن محل گشت میزد|
[ترجمه لایک کنید ♥️] گشت پلیس در آن محله|
[ترجمه گوگل] پلیس در محله گشت زد[ترجمه ترگمان] پلیس در محله گشت می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The taxi driver cruised down Park Avenue looking for fares.
[ترجمه گوگل] راننده تاکسی در خیابان پارک به دنبال کرایه رفت
[ترجمه ترگمان] راننده تاکسی در خیابان پارک به دنبال پول می گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] راننده تاکسی در خیابان پارک به دنبال پول می گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: to travel at a fixed, efficient, and moderate speed for a sustained period, as do ships and airplanes.
- The plane was cruising at an altitude of 35,000 feet.
[ترجمه گوگل] این هواپیما در ارتفاع 35000 پایی در حال گشت و گذار بود
[ترجمه ترگمان] هواپیما در ارتفاع ۳۵،۰۰۰ متری گشت می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هواپیما در ارتفاع ۳۵،۰۰۰ متری گشت می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: (informal) to search for a sex partner, esp. in public places.
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to travel through or over, esp. in a ship.
• مشابه: sail, voyage
• مشابه: sail, voyage
- We cruised the Caribbean last year.
[ترجمه گوگل] ما سال گذشته در دریای کارائیب سفر کردیم
[ترجمه ترگمان] ما پارسال توی \"کارائیب\" حرکت کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ما پارسال توی \"کارائیب\" حرکت کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: a pleasure trip on a ship.
- We've decided to go on a cruise for our vacation this year.
[ترجمه شما] ما تصمیم گرفتیم امسال برای تعطیلات به سفر تفریحی برویم|
[ترجمه Niloufar] ما امسال تصمیم گرفتیم که برای تعطیلات به سفر برویم|
[ترجمه گوگل] ما تصمیم گرفتیم برای تعطیلات امسال به یک کشتی دریایی برویم[ترجمه ترگمان] ما امسال تصمیم گرفتیم که برای تعطیلات به سفر برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Why don't you take a cruise to the Bahamas?
[ترجمه گوگل] چرا با سفر دریایی به باهاما نمی روید؟
[ترجمه ترگمان] چرا نمیری به جزیره \"باهاماس\" سفر کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] چرا نمیری به جزیره \"باهاماس\" سفر کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید