crudely


درحالت خام ,بزمختی

جمله های نمونه

1. the shirt had been crudely sewn together
پیراهن ناشیانه دوخته شده بود.

2. One strut had fractured and been crudely repaired in several places.
[ترجمه گوگل]یکی از پایه‌ها شکسته بود و در چند جا به‌طور زمخت تعمیر شده بود
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها از جا دررفته بود و به طور ناشیانه در چندین جا تعمیر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He hated it when she spoke so crudely.
[ترجمه گوگل]وقتی او اینقدر بی ادبانه صحبت می کرد از آن متنفر بود
[ترجمه ترگمان]وقتی این حرف را می زد از آن متنفر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The donors can be split — a little crudely — into two groups.
[ترجمه گوگل]اهداکنندگان را می توان - کمی رکیک - به دو گروه تقسیم کرد
[ترجمه ترگمان]اهدا کنندگان می توانند به دو گروه تقسیم شوند - که کمی خشن هستند - به دو گروه تقسیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To put it crudely, the poor are going without food so that the rich can drive cars.
[ترجمه گوگل]به بیان خام، فقرا بدون غذا می‌روند تا ثروتمندان بتوانند ماشین سواری کنند
[ترجمه ترگمان]فقرا برای بیان it، بدون غذا پیش می روند تا ثروتمندان بتوانند ماشین ها را برانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The white-hot stream flowed down a crudely fashioned open conduit, passing only a couple of feet from Robyn's toecaps.
[ترجمه گوگل]جویبار داغ سفید از مجرای باز که به شکلی خام شکل گرفته بود به پایین سرازیر می شد و فقط چند فوت از نوک پاهای رابین می گذشت
[ترجمه ترگمان]جریان آب داغ روی یک مجرا باز بود و فقط چند قدم از toecaps روبین در حال عبور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was thick and almost crudely black, with a shine on it like molasses.
[ترجمه گوگل]ضخیم و تقریباً سیاه بود و مانند ملاس بر روی آن می درخشید
[ترجمه ترگمان]کلفت و تقریبا خشن بود و مثل شیره قند روی آن می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. First, one can not crudely equate surplus labour, surplus product and surplus-value.
[ترجمه گوگل]اولاً، نمی توان کار اضافی، محصول اضافی و ارزش اضافی را به طور خام یکسان دانست
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، فرد نمی تواند نیروی کار مازاد، محصول مازاد و ارزش مازاد را معادل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Crudely expressed, corruption was of the political essence and was the practical counterpoint to the constitutional theory of balance.
[ترجمه گوگل]با بیانی خام، فساد جوهر سیاسی بود و نقطه مقابل عملی نظریه تعادل قانون اساسی بود
[ترجمه ترگمان]Crudely بیان کرد که فساد از اساس سیاسی است و کنترپوان عملی به نظریه قانون اساسی تعادل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Her short red hair was crudely shaped in a wedge and her pallid cheeks and small chin were peppered with unsightly acne.
[ترجمه گوگل]موهای کوتاه قرمز او به شکل زمختی در یک گوه و گونه های رنگ پریده و چانه کوچکش پر از آکنه های ناخوشایند بود
[ترجمه ترگمان]موهای کوتاه قرمزش در یک گوه شکل داده شده بود و گونه های رنگ پریده اش و چانه کوچکش روی آن پاشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. More crudely, they are written off as a rampaging mob, victim to primitive urges or the machinations of conspirators.
[ترجمه گوگل]به طور زمخت تر، آنها به عنوان یک اوباش خشمگین، قربانی امیال بدوی یا دسیسه های توطئه گران نوشته می شوند
[ترجمه ترگمان]از آن گذشته، آن ها به عنوان یک \"اوباش\"، قربانی خواسته های ابتدایی یا توطئه گران، نوشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The second distinguishes crudely between legal form and intention.
[ترجمه گوگل]دومی به طور خام بین شکل حقوقی و قصد تمایز قائل می شود
[ترجمه ترگمان]دومی، crudely را بین شکل و نیت قانونی متمایز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A rather crudely drawn frontispiece depicts several scientific instruments and some objects from the society's museum collections.
[ترجمه گوگل]یک پیشانی نسبتاً خام ترسیم شده چندین ابزار علمی و برخی اشیاء از مجموعه موزه های جامعه را به تصویر می کشد
[ترجمه ترگمان]صفحه کتاب نسبتا خشن، چندین ابزار علمی و برخی اشیا از مجموعه های موزه را به تصویر می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To put it crudely, the global capitalist system has very little need of the subordinate classes in this sphere.
[ترجمه گوگل]به بیان خام، نظام سرمایه داری جهانی نیاز بسیار کمی به طبقات زیردستان در این حوزه دارد
[ترجمه ترگمان]برای قرار دادن آن، سیستم سرمایه داری جهانی به طبقات فرعی در این حوزه نیاز چندانی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• rudely; roughly; in an unfinished manner, in an unrefined state

پیشنهاد کاربران

Liberals therefore support the principle of meritocracy, with merit reflecting, crudely talent plus hard work.
به اختصار
بنابراین لیبرال ها از اصل شایسته سالاری حمایت می کنند، که شایستگی در آن به اختصار منعکس کننده استعداد به اضافه کار سخت .
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : crudeness / crude / crudity
✅️ صفت ( adjective ) : crude
✅️ قید ( adverb ) : crudely
نادقیق
ناشیانه - خشن به ویژه در مسائل جنسی
ناشیانه ، غیر حرفه ای
To put it crudely ( phrase ) :
رُک بگم
رو راست بگم
بدون تعارف بگم
بدون رودربایستی بگم
خام دستانه
۱. تقریبا
۲. با خشونت و درشتی
۳. تخمینی
۴. به طور سرسری و ناتمام
۵. به طور ناخوشآیند

ناخوشایند
اساسا، از لحاظ بنیادی، بصورت اساسی

بپرس