crowned

/ˈkraʊn//kraʊn/

تاجدار,نوک دار,کاکلی

جمله های نمونه

1. crowned head
پادشاه،سلطان،تاجدار،ملکه

2. generosity crowned his other virtues
سخاوت (همچون تاج) سایر محسنات او را مزین می کرد.

3. all the crowned heads of europe
همه ی سلاطین اروپا

4. all the crowned heads of europe
همه ی تاجداران (شاهان) اروپا

5. he was crowned champion twice
او دو بار جایزه ی قهرمانی گرفت.

6. he was crowned in paris
او در پاریس تاجگذاری کرد.

7. i have two crowned teeth
من دو دندان روکش شده دارم.

8. the champion was crowned with a garland of oak leaves
تاجی از برگ بلوط بر سر قهرمان گذاشته بودند.

9. the tower that crowned the fortress
برجی که برفراز دژ قرار داشت

10. at the age of fourteen, he was crowned king of england
در چهارده سالگی به پادشاهی انگلیس برگزیده شد.

11. A king was invested by being crowned.
[ترجمه گوگل]یک پادشاه با تاج گذاری سرمایه گذاری شد
[ترجمه ترگمان]پادشاه توسط تاج و تخت سرمایه گذاری شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One contemporary manuscript shows Henry II crowned by the hand of Christ.
[ترجمه گوگل]یکی از دست نوشته های معاصر هنری دوم را نشان می دهد که با دست مسیح تاج گذاری کرده است
[ترجمه ترگمان]یکی از نسخه های خطی معاصر هنری دوم را به دست مسیح نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In 1896 Nicholas was crowned as tsar.
[ترجمه گوگل]در سال 1896 نیکلاس به عنوان تزار تاجگذاری کرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۹۶ Nicholas به عنوان تزار انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Queen was crowned with all solemnity / with all the proper solemnities.
[ترجمه گوگل]ملکه با تمام تشریفات تاجگذاری کرد / با تمام تشریفات مناسب
[ترجمه ترگمان]ملکه با تمام solemnity و چیزهای proper آراسته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Louis was crowned at Reims in 8
[ترجمه گوگل]لویی در سال 8 در ریمز تاجگذاری کرد
[ترجمه ترگمان]لویی در سال ۸ در رنس به سر برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. She crowned the dessert with whipped cream.
[ترجمه گوگل]او تاج دسر را با خامه فرم گرفته بود
[ترجمه ترگمان]او دسر را با کرم پودر زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• having a crown; having an artificial crown on a tooth; laurelled

پیشنهاد کاربران

Crowned stag
گوزن شاخدار
برنده شدن، بردن، بدست اوردن، از آن خود کردن

بپرس