✍️Crowdworking به مدلی از کار اشاره دارد که در آن وظایف به گروه بزرگی از افراد ( یک "جمعیت" ) از طریق پلتفرم های آنلاین واگذار می شود. این وظایف اغلب کوچک، تکراری یا نیازمند هوش انسانی هستند، مانند ورود داده ها، برچسب گذاری تصاویر یا نظارت بر محتوا.
... [مشاهده متن کامل]
✍️✍️شرکت ها یا افراد وظایف را در پلتفرم های crowdworking ( مانند Amazon Mechanical Turk یا Upwork ) منتشر می کنند. کارگران از سراسر جهان می توانند وظایف را انتخاب کرده، انجام دهند و پس از تأیید، دستمزد دریافت کنند.
👈مترادف؛ Crowdsourcing, gig work, microtasking, online freelancing.
👇مثال؛
A company uses crowdworking to transcribe audio recordings into text.
A researcher hires crowdworkers to analyze social media posts for sentiment analysis.
... [مشاهده متن کامل]
✍️✍️شرکت ها یا افراد وظایف را در پلتفرم های crowdworking ( مانند Amazon Mechanical Turk یا Upwork ) منتشر می کنند. کارگران از سراسر جهان می توانند وظایف را انتخاب کرده، انجام دهند و پس از تأیید، دستمزد دریافت کنند.
👈مترادف؛ Crowdsourcing, gig work, microtasking, online freelancing.
👇مثال؛
کار انبوه/کار جمعی ( برون سپاری وظایف به گروه بزرگی از افراد از طریق اینترنت )
The company used crowdworking to gather data for their project.
کار با جمعیت/کار با حضار ( در استندآپ کمدی، تعامل بداهه با تماشاچیان )
... [مشاهده متن کامل]
The comedian was excellent at crowdworking, making the audience roar with laughter.
کار با جمعیت/کار با حضار ( در استندآپ کمدی، تعامل بداهه با تماشاچیان )
... [مشاهده متن کامل]