crowd out


(با فشار یا ازدحام کسی را) بیرون راندن

جمله های نمونه

1. When the performance was over, the people crowded out.
[ترجمه گوگل]وقتی اجرا تمام شد، مردم ازدحام کردند
[ترجمه ترگمان]وقتی نمایش تمام شد، مردم بیرون رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In the 1980s American exports crowded out European films.
[ترجمه مازیار] در دهه 1980، صادرات آمریکایی، فیلم‏ های اروپایی را از میدان به در کرد.
|
[ترجمه گوگل]در دهه 1980، صادرات آمریکا فیلم های اروپایی را از بین برد
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۸۰، صادرات آمریکا فیلم های اروپایی را پر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His article was crowded out of the magazine.
[ترجمه گوگل]مقاله او در مجله شلوغ بود
[ترجمه ترگمان]مقاله او پر از مجله بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We would have liked to print your letter in the newspaper, but it was crowded out by important news.
[ترجمه مازیار] ما دوست داشتیم نامه شما را در روزنامه چاپ کنیم، اما اخبار مهم جای آن را پر کردند.
|
[ترجمه گوگل]ما دوست داشتیم نامه شما را در روزنامه چاپ کنیم، اما به دلیل اخبار مهم شلوغ شد
[ترجمه ترگمان]ما دوست داشتیم نامه شما را در روزنامه چاپ کنیم، اما از اخبار مهم پر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Small shops are being crowded out by the big supermarkets.
[ترجمه Sina] سوپر مارکت های بزرگ و زنجیره ای، فروشگاه های گوچک را از گردونه ی رقابت خارج می کنند ( باعث می شوند که آن ها رشد و همچنین موفق نشوند به خاطر تعداد زیادشان یا همچنین قدرت و مقاومت )
|
[ترجمه گوگل]مغازه های کوچک توسط سوپرمارکت های بزرگ شلوغ شده اند
[ترجمه ترگمان]فروشگاه های کوچک از سوپر مارکت های بزرگ پر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Small local businesses have been crowded out by large multinationals.
[ترجمه نگین] شرکت های کوچک محلی بوسیه شرکت های بزرگ چند ملیتی از میدان به در شده اند
|
[ترجمه گوگل]کسب و کارهای کوچک محلی توسط شرکت های چندملیتی بزرگ ازدحام شده اند
[ترجمه ترگمان]شرکت های کوچک محلی از شرکت های چندملیتی بزرگ پر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Many expectant mothers were crowded out of the maternity hospitals.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مادران باردار از زایشگاه ها رانده شده بودند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مادران باردار در بیمارستان به سر می بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The restaurant's regular customers are being crowded out by tourists.
[ترجمه علی] توریست ها جای مشتریان همیشگی رستوران را گرفته بودند.
|
[ترجمه گوگل]مشتریان دائمی این رستوران توسط گردشگران ازدحام می کنند
[ترجمه ترگمان]مشتریان دائمی رستوران توسط توریست ها شلوغ می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Supermarket chains have crowded out the smaller shops.
[ترجمه گوگل]سوپرمارکت های زنجیره ای مغازه های کوچکتر را شلوغ کرده اند
[ترجمه ترگمان]فروشگاه های سوپرمارکت مغازه های کوچک تر را پر کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Small shops are increasingly being crowded out by the big supermarkets.
[ترجمه گوگل]مغازه های کوچک به طور فزاینده ای توسط سوپرمارکت های بزرگ شلوغ می شوند
[ترجمه ترگمان]فروشگاه های کوچک به طور فزاینده ای از سوپر مارکت های بزرگ پر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some football fans were crowded out of the football ground.
[ترجمه گوگل]برخی از هواداران فوتبال در بیرون از زمین فوتبال ازدحام کردند
[ترجمه ترگمان]برخی از هواداران فوتبال از زمین فوتبال خارج شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Looking at the crowds out shopping, you could be forgiven for thinking that everyone has plenty of money.
[ترجمه گوگل]با نگاه کردن به شلوغی‌های بیرون از فروشگاه، می‌توان این فکر را کرد که همه پول زیادی دارند
[ترجمه ترگمان]با نگاه به جمعیت برای خرید، می توانید به خاطر این که فکر می کنید همه پول زیادی دارند بخشوده شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You must never allow yourself to be crowded out, neither must you retreat so far that you overstep the area boundary.
[ترجمه گوگل]هرگز نباید به خود اجازه دهید که شلوغ شوید، همچنین نباید آنقدر عقب نشینی کنید که از مرز منطقه فراتر بروید
[ترجمه ترگمان]تو نباید به خودت اجازه بدی که از اینجا بیرون بری، هیچ وقت نباید عقب نشینی کنی تا از مرز عبور کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. An increase in the number of locally-issued debt could push yields higher by crowding out demand for government bonds.
[ترجمه گوگل]افزایش تعداد بدهی های صادر شده در داخل می تواند با از بین بردن تقاضا برای اوراق قرضه دولتی، بازدهی را بالاتر ببرد
[ترجمه ترگمان]افزایش تعداد بدهی صادر شده به صورت محلی می تواند با پر کردن تقاضا برای اوراق قرضه دولتی، بازده بیشتری داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Charity trailed after the crowd out to the ambulance.
[ترجمه گوگل]خیریه پس از جمعیت به سمت آمبولانس حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]چریتی بعد از جمعیت بیرون رفت و به آمبولانس رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

از میدان به در کردن
اثر ازدحام ( در اقتصاد )
کم رنگ کردن ( اثر یا اهمیت یه چیز نسبت به موارد مشابه ) , به حاشیه بردن, کنار زدن
مثال:
. Supermarket chains have crowded out the smaller shops
. The new contagious strain of COVID - 19 will crowd out the other strain
پس زدن، پس راندن، نپذیرفتن، رد کردن
با effect باشد، اثر جبرانی معنا می دهد ( در اقتصاد )
to make it impossible for someone or something to succeed because of great numbers or strength

بپرس