🔸 معادل فارسی:
- به رخ کشیدن
- فخر فروختن
- با غرور و سر و صدا تعریف کردن
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( محاوره ای – اصلی ) :**
به معنای با غرور و سر و صدا درباره ی موفقیت یا دستاوردی صحبت کردن.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *He kept crowing about his promotion. *
او مدام درباره ی ارتقای شغلی اش فخر می فروخت.
2. ** ( تصویری – کاربردی ) :**
تصویر �crow� از صدای خروس گرفته شده است؛ یعنی کسی مثل خروس که با صدای بلند می خواند، با غرور درباره ی چیزی حرف می زند.
مثال: *She crowed about winning the competition. *
او با غرور درباره ی بردن مسابقه صحبت کرد.
- - -
🔸 مترادف ها:
boast – brag – gloat – show off – flaunt
- به رخ کشیدن
- فخر فروختن
- با غرور و سر و صدا تعریف کردن
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( محاوره ای – اصلی ) :**
به معنای با غرور و سر و صدا درباره ی موفقیت یا دستاوردی صحبت کردن.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *He kept crowing about his promotion. *
او مدام درباره ی ارتقای شغلی اش فخر می فروخت.
2. ** ( تصویری – کاربردی ) :**
تصویر �crow� از صدای خروس گرفته شده است؛ یعنی کسی مثل خروس که با صدای بلند می خواند، با غرور درباره ی چیزی حرف می زند.
مثال: *She crowed about winning the competition. *
او با غرور درباره ی بردن مسابقه صحبت کرد.
- - -
🔸 مترادف ها:
بلوف زدن - کسی که چیزی را به رخ میکشد و به آن زیادی مغرور است .