crouton

/ˈkruːtɑːn//ˈkruːtɒn/

معنی: ورقه نازک نان برشته یا سرخ شده
معانی دیگر: (نان خشک مکعب شکل و کوچک که در سوپ و یا روی سالاد می ریزند) کروتن، ورقه نازک نان برشته یا سر  شده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small, usu. cubical, piece of bread that is fried or toasted and added to salads, soups, or the like.

جمله های نمونه

1. Soup garnished with croutons.
[ترجمه گوگل]سوپ تزئین شده با کروتون
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A few croutons, some red cabbage shreds and a few wedges of tomato unimaginatively rounded things out.
[ترجمه گوگل]چند کروتون، چند تکه کلم قرمز و چند تکه گوجه فرنگی به طرز غیرقابل تصوری چیزها را گرد کرده بودند
[ترجمه ترگمان]چند تکه نان، چند تکه گوشت کلم سرخ و چند تکه wedges گوجه فرنگی، همه چیز را دور زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Season with salt and pepper and serve with croutons.
[ترجمه گوگل]نمک و فلفل بزنید و با کروتون سرو کنید
[ترجمه ترگمان]فصل با نمک و فلفل و با croutons کار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There is enough for I 1 croutons.
[ترجمه گوگل]برای I 1 کروتون کافی است
[ترجمه ترگمان] به اندازه کافی برای من کافیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Then, of course, there are people like me, whose traditional family stuffing recipe comes from the back of a 2crouton box.
[ترجمه گوگل]سپس، البته، افرادی مانند من هستند که دستور پخت سنتی خانواده آنها از پشت جعبه 2 کروتون می آید
[ترجمه ترگمان]البته افرادی مانند من هستند که دستور پخت غذای سنتی آن ها از پشت جعبه ۲ crouton می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Under these conditions, bean curd crouton retort pouch could satisfy with quality standard of retort pouch products, the product could be preserved for more than half a year.
[ترجمه گوگل]تحت این شرایط، کیسه کیسه‌ای کروتون کشک لوبیا می‌تواند با استانداردهای کیفی محصولات کیسه‌ای رتور مطابقت داشته باشد، محصول می‌تواند بیش از نیم سال نگهداری شود
[ترجمه ترگمان]تحت این شرایط، کیسه گاز bean curd crouton می تواند با استاندارد کیفی محصولات pouch پاسخ دهد، که محصول می تواند به مدت بیش از نیم سال حفظ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He added a little cream to the finished scrambled eggs and put fried croutons round them.
[ترجمه گوگل]کمی خامه به تخم مرغ های همزده تمام شده اضافه کرد و کروتون های سرخ شده دور آن ها گذاشت
[ترجمه ترگمان]سپس مقداری کرم به تخم مرغ را که به پایان رسیده بود اضافه کرد و به دور آن ها پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. BWith that, Kevin darts to the salad bar and dips his grubby fingers into the crouton jar.
[ترجمه گوگل]با آن، کوین به سمت میله سالاد می رود و انگشتان کثیف خود را در ظرف کروتون فرو می برد
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، کوین به بار سالاد می رود و با انگشت های کثیف خود در کوزه آب فرو می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Then, of course, there are people like me, whose traditional family stuffing recipe comes from the back of a crouton box.
[ترجمه گوگل]سپس، البته، افرادی مانند من هستند که دستور پخت سنتی خانواده آنها از پشت جعبه کروتون می آید
[ترجمه ترگمان]و البته افرادی مانند من هستند که دستور پخت غذای سنتی آن ها از پشت یک جعبه crouton می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ورقه نازک نان برشته یا سرخ شده (اسم)
crouton

انگلیسی به انگلیسی

• small cube of toasted bread used in soups and on salads
croutons are small pieces of toasted or fried bread that are added to soup just before you eat it.

پیشنهاد کاربران

بپرس