معنی: محل انشعاب بدن انسان، دو شاخه، نقطه انشعابمعانی دیگر: (محل انشعاب دو پا از تنه ی انسان) کشال، کشاله، (شلوار) فاق، خشتک، میان پاچه، نیفه، (چوبی که سرش دو شقه است) دو شقه، چوب دو سر، (محل انشعاب: مثلا جایی که تنه ی درخت دو یا چند شاخه می شود) دو شاخه، چند شاخه، پخش گاه، شاخ پخشان، محل انشعاب شاخه از بدنه درخت، نقطه انشعاب مثل محل انشعاب بدن انسان بدو پا
[ترجمه گوگل]گلوور لگد محکمی به فاق او زد [ترجمه ترگمان]گلاور \"بهش ضربه زد\" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There's a hole in the crotch.
[ترجمه گوگل]یک سوراخ در فاق وجود دارد [ترجمه ترگمان]یه سوراخ تو the هست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They were too long in the crotch.
[ترجمه ح.ع] فاقش خیلی بلند بود.
|
[ترجمه گوگل]آنها در فاق بیش از حد طولانی بودند [ترجمه ترگمان]بیش از حد وسط دو شاخه بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The young almond trees were crotch deep in river water.
[ترجمه ح.ع] تنه درخت بادام تا نصفه زیر آب رودخانه بود.
|
[ترجمه گوگل]درختان جوان بادام در اعماق آب رودخانه فرو رفته بودند [ترجمه ترگمان]درختان بادام جوان در آب رودخانه فرورفته بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. E-e started kissing her crotch, very gently, his lips barely touching the fabric.
[ترجمه گوگل]ای ای شروع به بوسیدن فاق او کرد، خیلی آرام، لب هایش به سختی پارچه را لمس کرد [ترجمه ترگمان]بیل - ای شروع به بوسیدن پاهای او کرد، خیلی آرام، لب هایش به سختی به پارچه چسبیده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There was a dark stain around the crotch of the trousers.
[ترجمه گوگل]دور فاق شلوار لکه تیره ای بود [ترجمه ترگمان]لکه سیاهی بر روی نوک شلوار دیده می شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. His wool-blend slacks are creased at the crotch.
[ترجمه گوگل]شلوارهای پشمی او در قسمت فاق چین شده است [ترجمه ترگمان]شلوار گشاد و مخلوط پشمی او روی دو شاخه چین و چروک افتاده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Scalzo tugged at his crotch, looking the man right in the eye.
[ترجمه گوگل]اسکالزو فاق او را کشید و درست در چشمان مرد نگاه کرد [ترجمه ترگمان]Scalzo پای چپش را کشید و به سمت راست چشم به مرد نگاه کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The crotch is a notched stick which holds both harpoons.
[ترجمه گوگل]فاق چوبی است که هر دو زوبین را نگه می دارد [ترجمه ترگمان]این شاخه یک چوب گره دار است که هر دو زوبین را نگه می دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He actually heard it slosh around in his crotch.
[ترجمه گوگل]او در واقع آن را در فاق خود شنید [ترجمه ترگمان] اون واقعا صدای slosh رو توی crotch شنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He has a dull heavy ache in the crotch.
[ترجمه گوگل]او درد شدید مبهمی در ناحیه فاق دارد [ترجمه ترگمان]درد سنگینی در دو شاخه دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The child was sitting on a crotch of a tree.
[ترجمه گوگل]کودک روی فاق درختی نشسته بود [ترجمه ترگمان]بچه روی شاخه درختی نشسته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I see a Renaissance at his crotch under your splayed legs.
[ترجمه گوگل]من یک رنسانس را در فاق او زیر پاهای باز شده شما می بینم [ترجمه ترگمان]یک رنسانس را در دو پای خود می بینم که روی پاهای splayed افتاده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[عمران و معماری] نقطه تبدیل [زمین شناسی] نقطه تبدیل
انگلیسی به انگلیسی
• forking, branching; place where something forks (i.e. area between the legs, etc.) your crotch is the part of your body between the tops of your legs. the crotch of a pair of trousers or pants is the part that covers the area between the tops of your legs.