1. Rinse and slice the cour-gettes crosswise.
[ترجمه گوگل]دلمه ها را بشویید و به صورت ضربدری برش بزنید
[ترجمه ترگمان]لاس زدن و برش زدن با یکدیگر از هم جدا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Halve the potatoes crosswise.
[ترجمه گوگل]سیب زمینی ها را به صورت ضربدری نصف کنید
[ترجمه ترگمان]potatoes سیب زمینی را از هم جدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Quarters are the halves cut crosswise at almost right angles to the backbone.
[ترجمه گوگل]ربع ها نیمه هایی هستند که به صورت متقاطع در زوایای تقریباً قائم به ستون فقرات بریده شده اند
[ترجمه ترگمان]هر چهار قسمت از عمود بر ستون فقرات از هم جدا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. If it is cut crosswise, across the bias of the cloth, which gives fluidity and firmness it will hang straight.
[ترجمه گوگل]اگر به صورت ضربدری بریده شود، در سراسر بایاس پارچه، که به سیالیت و استحکام می دهد، صاف آویزان می شود
[ترجمه ترگمان]اگر از میان چین های پارچه ای که جریان را به جریان می اندازد و استحکام و استحکام داشته باشد به صورت عمودی بریده می شود، صاف و صاف خواهد ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Cut each tomato half crosswise into six or eight slices, just as you did with the onion.
[ترجمه گوگل]هر گوجه فرنگی را به صورت ضربدری به شش یا هشت ورقه برش دهید، درست مانند کاری که با پیاز انجام دادید
[ترجمه ترگمان]هر یک گوجه فرنگی را به شش یا هشت قسمت ببرید، درست همان طور که با پیاز کار کردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Cut eight or nine slices crosswise from each half, about the thickness of two pennies.
[ترجمه گوگل]از هر نیمه، هشت یا نه برش را به صورت ضربدری به ضخامت دو پنی برش دهید
[ترجمه ترگمان]هشت یا نه برش را از هر نیم قطع کنید و در حدود دو پنی خرج کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Put each half flat side down and cut crosswise into half-moon slices the same thickness as the onion slices.
[ترجمه گوگل]هر نیمه صاف را پایین بیاورید و به صورت ضربدری به ضخامت خلالهای پیاز برش دهید
[ترجمه ترگمان]هر کدام از آن ها را به صورت نیمه صاف قرار دهید و از هم جدا شده و به صورت خلاصه به صورت برش های پیاز به صورت نیمه ماه ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Cut the fabric crosswise.
9. In the handling of seriflux injection into crosswise crevice on bituminous pavement in industrial development zone of Zhangzhou, FWD is used to examine and analyse the handling effect.
[ترجمه گوگل]در مدیریت تزریق سری فلاکس به شکاف متقاطع روی روسازی قیر در منطقه توسعه صنعتی Zhangzhou، از FWD برای بررسی و تجزیه و تحلیل اثر جابجایی استفاده میشود
[ترجمه ترگمان]به منظور بررسی و تجزیه و تحلیل اثرات حمل و نقل، از تزریق seriflux به crevice crosswise در منطقه توسعه صنعتی Zhangzhou استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In crosswise, the study connectted the means of interview, observation, questionaire etc.
[ترجمه گوگل]به صورت متقاطع، این مطالعه ابزارهای مصاحبه، مشاهده، پرسشنامه و غیره را به هم مرتبط کرد
[ترجمه ترگمان]در مجموع، این مطالعه ابزار مصاحبه، مشاهده، questionaire و غیره را مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Fray's forehead was wrinkled both perpendicularly and crosswise.
[ترجمه گوگل]پیشانی فرای هم به صورت عمود و هم به صورت متقاطع چروک شده بود
[ترجمه ترگمان]پیشانی Fray به طور عمود و عمود به چین افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Cut oranges crosswise into round slices, then cut slices in half. Toss red leaf lettuce, orange slices, and red onion slices in large bowl.
[ترجمه گوگل]پرتقال ها را به صورت ضربدری به صورت ورقه های گرد برش دهید، سپس برش ها را از وسط نصف کنید کاهو برگ قرمز، برش های پرتقال و برش های پیاز قرمز را در یک کاسه بزرگ بریزید
[ترجمه ترگمان]پرتقال ها را از هم جدا می کنند و به دو قسمت تقسیم می کنند و بعد نصف برش را برش می دارند lettuce برگ قرمز، برش های پرتقال و برش های پیاز قرمز در یک کاسه بزرگ را بازی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Cut oranges crosswise into round slices, then cut slices half.
[ترجمه گوگل]پرتقال ها را به صورت ضربدری به صورت ورقه های گرد برش دهید، سپس برش ها را نصف کنید
[ترجمه ترگمان]پرتقال ها را از هم جدا می کنند و به دو قسمت برش برش می دهند و بعد نصف برش را برش می دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The transmission mounts crosswise in the vehicle.
[ترجمه گوگل]گیربکس به صورت ضربدری در خودرو نصب می شود
[ترجمه ترگمان]این انتقال از طریق خودرو از هم جدا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Splice: Crosswise joint in a web of paper, secured with adhesive.
[ترجمه گوگل]اتصال: اتصال متقاطع در یک صفحه کاغذ که با چسب محکم شده است
[ترجمه ترگمان]Splice: اتصال crosswise در یک شبکه کاغذ، که با چسب محکم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید