crossway


رجوع شود به: crossroad

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the place where two roads or paths intersect; crossroad.

جمله های نمونه

1. At every crossway on the road that leads to the future.
[ترجمه گوگل]در هر چهارراهی در جاده ای که به آینده منتهی می شود
[ترجمه ترگمان]در هر گام در جاده ای که به آینده منتهی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Neither shouldest thou have stood in the crossway, to cut off those of his that did escape; neither shouldest thou have delivered up those of his that did remain in the day of distress.
[ترجمه گوگل]نباید در چهارراه بایستی تا کسانی را که فرار کرده اند قطع کنی نباید کسانی را که در روز مصیبت باقی مانده بودند تسلیم می کردی
[ترجمه ترگمان]نه آنکه تو در میدان نبرد حضور داشته باشی، برای قطع کردن کسانی که از آن فرار کرده بودند، نه از آن رو که در روز پریشانی باقی مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This house, in Crossway, Kent, is one of the first zero-carbon homes in the UK.
[ترجمه گوگل]این خانه، در کراس وی، کنت، یکی از اولین خانه های کربن صفر در بریتانیا است
[ترجمه ترگمان]این خانه در crossway، کنت، یکی از اولین خانه های بدون کربن در بریتانیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Crossway wants to put it in a small booklet.
[ترجمه گوگل]کراس وی می خواهد آن را در یک کتابچه کوچک بگذارد
[ترجمه ترگمان]crossway میخواد اونو تو یه دفترچه کوچک بذاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Published in 2001 by Crossway, it was developed by a translation team of more than 100 scholars, with the goal of being very accurate (word for word), and yet very readable.
[ترجمه گوگل]این کتاب که در سال 2001 توسط Crossway منتشر شد، توسط یک تیم ترجمه متشکل از بیش از 100 محقق، با هدف بسیار دقیق (کلمه به کلمه)، و در عین حال بسیار خوانا، توسعه یافت
[ترجمه ترگمان]منتشر شده در سال ۲۰۰۱ توسط crossway، توسط یک تیم ترجمه بیش از ۱۰۰ محقق ساخته شد، که هدف آن ها دقیق بودن (کلمه برای کلمه)، و با این حال بسیار قابل خواندن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Back up the passage he could see a crossway he had already passed, a gaping mouth in the wall.
[ترجمه گوگل]پس از گذرگاه می‌توانست چهارراهی را ببیند که قبلاً از آن عبور کرده بود، دهانی که در دیوار باز شده بود
[ترجمه ترگمان]پس از آن که از راهرو عبور کرد، دید که او با دهان باز در دیوار دهان باز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This paper analyses the vehicles operation regularing in crossway, perfecting the obtain capability model under the condition of mixture transportation with saturated flow method.
[ترجمه گوگل]این مقاله به تجزیه و تحلیل عملکرد وسایل نقلیه منظم در تقاطع می پردازد و مدل قابلیت به دست آوردن را تحت شرایط حمل و نقل مخلوط با روش جریان اشباع کامل می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله عملیات حمل و نقل وسایل نقلیه را در بخش crossway مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد و مدل قابلیت دستیابی را تحت شرایط حمل و نقل مخلوط با روش جریان اشباع کامل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tell the stevedores just to keep a 30-centimetre space apart from the bulkheads and leave a 35-centimetre crossway in the middle.
[ترجمه گوگل]به استودورها بگویید فقط یک فضای 30 سانتی متری را از دیوارها جدا کنند و یک چهارراه 35 سانتی متری در وسط بگذارند
[ترجمه ترگمان]به the بگید که فقط یک قسمت ۳۰ سانتیمتر فاصله از دیواره ها داشته باشد و یک برآمدگی ۳۵ سانتیمتر را در وسط جا بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The road or running should be flat and the width of the course cannot be shorter than 3m, without crossway. And it should be closed to other vehicles.
[ترجمه گوگل]جاده یا دویدن باید صاف باشد و عرض مسیر نباید کمتر از 3 متر باشد، بدون تقاطع و باید به روی سایر وسایل نقلیه بسته شود
[ترجمه ترگمان]جاده یا دویدن باید صاف باشد و عرض آن کم تر از ۳ متر باشد و باید به وسایل نقلیه دیگر بسته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Major publishers such as Tyndale, Thomas Nelson, Harvest House, Baker, and Crossway have published their work.
[ترجمه گوگل]ناشران بزرگی مانند Tyndale، Thomas Nelson، Harvest House، Baker و Crossway آثار خود را منتشر کرده اند
[ترجمه ترگمان]ناشران عمده مانند تیندل، توماس نلسون، خانه Harvest، بیکر و crossway اثر خود را منتشر کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The unique structure of the dual land property-right can bring about important historical experience and new thought for Chinese land property-right system reformation in the crossway today.
[ترجمه گوگل]ساختار منحصربه‌فرد حق مالکیت زمین دوگانه می‌تواند تجربه تاریخی مهم و تفکر جدیدی را برای اصلاح سیستم حق مالکیت زمین چین در تقاطع امروز به ارمغان بیاورد
[ترجمه ترگمان]ساختار منحصر به فرد زمین دوگانه - حق می تواند تجربه تاریخی مهمی را به همراه داشته باشد و اندیشه جدیدی برای اصلاح نظام حق زمین برای اقتصاد چین در حال حاضر وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• crossroad, junction, intersection

پیشنهاد کاربران

بپرس