crossing over


(زیست شناسی - هنگام میتوز) چلیپایگی، همبری کروموزومی

جمله های نمونه

1. They're a blues band who have succeeded in crossing over to jazz.
[ترجمه گوگل]آنها یک گروه بلوز هستند که موفق شده اند به جاز بروند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک گروه سبک بلوز هستند که موفق به عبور از روی جاز شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They headed the storm crossing over Alps to Italy.
[ترجمه گوگل]آنها طوفان را با عبور از آلپ به سمت ایتالیا حرکت کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها از کوه های آلپ تا ایتالیا می گذشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. So, according to the Haig-Grafen theory, crossing over polices the division of chromosomes to keep it fair.
[ترجمه گوگل]بنابراین، با توجه به نظریه هایگ گرافن، عبور از روی تقسیم کروموزوم ها برای عادلانه نگه داشتن آن سیاست می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، مطابق با نظریه Haig - Grafen، این بخش از سیاست های تقسیم کروموزوم ها برای نگه داشتن آن استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And he was just crossing over the dual carriageway to reach the northbound lane when the StatusQuo tour bus ran over him.
[ترجمه گوگل]و او در حال عبور از روی دو کالسکه بود تا به خط شمالی برسد که اتوبوس تور StatusQuo از روی او رد شد
[ترجمه ترگمان]و او تازه از کنار the عبور کرده بود تا به جاده northbound برسد که اتوبوس تور دار از بالای سر او رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Skip with legs crossing over as before.
[ترجمه گوگل]با پاهای روی هم مثل قبل پرش کنید
[ترجمه ترگمان]پرش با پاهای قبل از عبور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The chance of discovering another adaptive peak by crossing over an adaptive valley would be negligibly small.
[ترجمه گوگل]شانس کشف قله تطبیقی ​​دیگر با عبور از یک دره تطبیقی ​​بسیار ناچیز خواهد بود
[ترجمه ترگمان]شانس کشف یک پیک جدید دیگر با عبور از یک دره سازگار، بسیار کوچک خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Crossing over The exchange of material between homologous chromatids by the formation of chiasmata.
[ترجمه گوگل]عبور از روی تبادل مواد بین کروماتیدهای همولوگ با تشکیل کیاسماتا
[ترجمه ترگمان]عبور از روی تبادل مواد بین chromatids homologous با تشکیل of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Being an Islam nation crossing over the Eurasia, Turkey has positively applied to join Europe Union for many years, hut runs up against a stone wall time and again.
[ترجمه گوگل]ترکیه به عنوان یک ملت اسلامی که از اوراسیا عبور می کند، سال ها است که برای پیوستن به اتحادیه اروپا درخواست مثبت داده است، کلبه ای که بارها و بارها در برابر دیوار سنگی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]ترکیه که یک کشور اسلامی است که از فراز اوراسیا عبور می کند، به طور مثبت برای پیوستن به اتحادیه اروپا به مدت چندین سال، به طور مثبت برای پیوستن به اتحادیه اروپا استفاده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Literally crossing over from one type of song to the next.
[ترجمه گوگل]به معنای واقعی کلمه عبور از یک نوع آهنگ به نوع دیگر
[ترجمه ترگمان]در واقع از یک نوع آهنگ تا بعدی عبور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Okay, this is crossing over into a scary place.
[ترجمه گوگل]خوب، اینجا در حال عبور از یک مکان ترسناک است
[ترجمه ترگمان]خیلی خب، این داره وارد یه مکان ترسناک میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Duplication can be created by unequal crossing over, retroposition, or whole genome ( or chromosomal ) duplication.
[ترجمه گوگل]تکثیر می تواند با عبور نابرابر، جابجایی مجدد، یا تکثیر کل ژنوم (یا کروموزومی) ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]duplication را می توان با عبور نابرابر از duplication، retroposition، یا کل ژنوم (یا کروموزومی)ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Increase the contact load could avoid the probe crossing over the particle pile and push the particles away from the fretting area, this method is effective for the small size of quartz particles.
[ترجمه گوگل]افزایش بار تماس می تواند از عبور پروب از روی شمع ذرات جلوگیری کند و ذرات را از ناحیه فرتینگ دور کند، این روش برای اندازه کوچک ذرات کوارتز موثر است
[ترجمه ترگمان]افزایش بار تماس می تواند از عبور کاوشگر روی توده ذرات اجتناب کند و ذرات را از منطقه fretting دور کند، این روش برای اندازه کوچک ذرات کوارتز مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Their first problem was crossing over a mountain.
[ترجمه گوگل]اولین مشکل آنها عبور از روی کوه بود
[ترجمه ترگمان]اولین مشکل آن ها بر روی یک کوه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] میکنیسمی برای نوترکیبی ژنتیکی شامل مراحل ؛ شکسته شدن جفت کروموزومها، cross over و نوترکیبی با مخلوط شدن آللها
[بهداشت] تبادل کروموزومی

پیشنهاد کاربران

همپوشانی ( در ادبیات ، سینما و هنر )
تبادل ژنتیکی، کراسینگ اور، تبادل
در ژنتیک: تبادل ماده ژنتیکی در طی تولید مثل جنسی بین کروماتیدهای غیر خواهر دو کروموزوم همولوگ است که منجر به کروموزوم های نوترکیب می شود. یکی از مراحل نهایی نوترکیبی ژنتیکی است
crossing over ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: چلیپایی شدن
تعریف: مبادلۀ دوطرفۀ مادۀ وراثتی بین دو فام‏تن هم ساخت که در جریان ضربدری شدن فام‏تن ها اتفاق می‏افتد

بپرس