1. In this way, other micro aspects such as cross-hatching and brushwork also come to form a coherent body of pattern.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، سایر جنبههای خرد مانند هچ کردن متقاطع و برسکاری نیز بدنه منسجمی از الگو را تشکیل میدهند
[ترجمه ترگمان]در این روش، دیگر میکرو aspects مانند hatching و brushwork نیز برای تشکیل یک بدنه منسجم از الگو واقع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این روش، دیگر میکرو aspects مانند hatching و brushwork نیز برای تشکیل یک بدنه منسجم از الگو واقع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. By cross-hatching, an endless variety of marks can be achieved.
[ترجمه گوگل]با جوجه کشی متقاطع می توان به انواع بی پایانی از علائم دست یافت
[ترجمه ترگمان]با سر و کله زدن، انواع بی شماری از نشانه ها را می توان به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با سر و کله زدن، انواع بی شماری از نشانه ها را می توان به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She still had the faint white scar on her ankle, although the cross-hatch of scratches on her right knee was gone.
[ترجمه گوگل]او هنوز جای زخم سفید کمرنگ روی مچ پایش داشت، اگرچه خراش های متقاطع روی زانوی راستش از بین رفته بود
[ترجمه ترگمان]هنوز جای زخم روی قوزک پای راستش از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنوز جای زخم روی قوزک پای راستش از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I use the pencils for techniques such as cross-hatching, contour and scribble drawing, shading and frottage.
[ترجمه گوگل]من از مدادها برای تکنیک هایی مانند هچ کردن متقاطع، ترسیم کانتور و خط خطی، سایه زدن و فرتاژ استفاده می کنم
[ترجمه ترگمان]من از مداد برای تکنیک هایی مانند hatching، contour و کشیدن scribble، سایه و frottage استفاده می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من از مداد برای تکنیک هایی مانند hatching، contour و کشیدن scribble، سایه و frottage استفاده می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. White acrylic mixed with cadmium orange, yellow ochre or burnt sienna allows Martin to overlap and cross-hatch.
[ترجمه گوگل]اکریلیک سفید مخلوط با نارنجی کادمیوم، اخرای زرد یا سینا سوخته به مارتین امکان همپوشانی و هچ شدن را می دهد
[ترجمه ترگمان]آکریلیک سفید با کادمیم نارنجی، زرد مایل یا سوخته مخلوط شده و به مارتین اجازه می دهد تا از دریچه عبور کند و از دریچه عبور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آکریلیک سفید با کادمیم نارنجی، زرد مایل یا سوخته مخلوط شده و به مارتین اجازه می دهد تا از دریچه عبور کند و از دریچه عبور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The handle is crosshatched for secure gripping, with a hole for a lanyard or hang-up hook.
[ترجمه گوگل]دسته برای گرفتن ایمن، دارای سوراخی برای بند یا قلاب آویزان است
[ترجمه ترگمان]دسته برای گرفتن طناب برای محکم شدن، با سوراخی برای یک بند یا قطع بند انگشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دسته برای گرفتن طناب برای محکم شدن، با سوراخی برای یک بند یا قطع بند انگشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The draftsman crosshatched the area.
[ترجمه گوگل]نقشه کش منطقه را به تصویر کشید
[ترجمه ترگمان]طراح این ناحیه را طراحی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طراح این ناحیه را طراحی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The etching solution is composed of Potassium hydroxide, Sodium hydroxide, and additives. The window of demanding is crosshatched in certain conditions on polyimide flexible substrate.
[ترجمه گوگل]محلول اچینگ از هیدروکسید پتاسیم، هیدروکسید سدیم و مواد افزودنی تشکیل شده است پنجره تقاضا در شرایط خاصی بر روی بستر انعطاف پذیر پلی آمید متقاطع می شود
[ترجمه ترگمان]محلول حکاکی شده از پتاسیم هیدروکسید، سدیم هیدروکسید و افزودنی های شیمیایی تشکیل شده است پنجره تقاضا در شرایط خاصی بر روی بس تر انعطاف پذیر polyimide وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]محلول حکاکی شده از پتاسیم هیدروکسید، سدیم هیدروکسید و افزودنی های شیمیایی تشکیل شده است پنجره تقاضا در شرایط خاصی بر روی بس تر انعطاف پذیر polyimide وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The sun roughens skin texture and etches the thin crosshatched lines seen on the faces (and, sometimes, entire bodies) of sun worshipers.
[ترجمه گوگل]خورشید بافت پوست را زبر می کند و خطوط متقاطع نازکی را که روی صورت (و گاهی اوقات کل بدن) خورشید پرستان دیده می شود، حک می کند
[ترجمه ترگمان]نمای خورشید بر روی بافت پوست و حکاکی خطوط نازک crosshatched بر روی چهره ها (و گاهی اوقات، کل بدن)عبادت کنندگان نور خورشید دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نمای خورشید بر روی بافت پوست و حکاکی خطوط نازک crosshatched بر روی چهره ها (و گاهی اوقات، کل بدن)عبادت کنندگان نور خورشید دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The etching solution is composed of Potassium hydroxide, Sodium hydroxide and Additives . The window of demanding size is crosshatched in certain conditions on PI flexible substrate .
[ترجمه گوگل]محلول اچینگ از هیدروکسید پتاسیم، هیدروکسید سدیم و مواد افزودنی تشکیل شده است پنجره ای با اندازه سخت در شرایط خاص بر روی بستر انعطاف پذیر PI متقاطع می شود
[ترجمه ترگمان]محلول حکاکی شده از پتاسیم هیدروکسید، سدیم هیدروکسید و مواد افزودنی تشکیل شده است پنجره اندازه تقاضا در شرایط خاصی بر روی بس تر قابل انعطاف PI بررسی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]محلول حکاکی شده از پتاسیم هیدروکسید، سدیم هیدروکسید و مواد افزودنی تشکیل شده است پنجره اندازه تقاضا در شرایط خاصی بر روی بس تر قابل انعطاف PI بررسی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید