• : تعریف: a bar that lies in a nonvertical position, such as a painted stripe or the horizontal bar used in pole vaulting. • مشابه: traverse
جمله های نمونه
1. Loi grabbed with both hands for a crossbar and clung on.
[ترجمه گوگل]لوی با دو دستش یک میله متقاطع را گرفت و چسبید [ترجمه ترگمان]دو دستش را با دو دست گرفت و محکم چسبید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A crossbar network connects the processors at 800Mbytes per second.
[ترجمه گوگل]یک شبکه crossbar پردازنده ها را با سرعت 800 مگابایت در ثانیه به هم متصل می کند [ترجمه ترگمان]یک شبکه عرضی پردازنده را به ۸۰۰ Mbytes در ثانیه متصل می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He hit the crossbar with an audacious lob a minute before Chelsea took the lead.
[ترجمه علی ماشا اله زاده] با یک توپ قوس دار متهورانه او به تیرک افقی دروازه زد یک دقیقه قبل از اینکه چلسی جلو بیافتد
|
[ترجمه گوگل]او یک دقیقه قبل از اینکه چلسی پیش بیفتد، با یک لوب متهورانه به تیر دروازه برخورد کرد [ترجمه ترگمان]یک دقیقه قبل از اینکه چلسی رهبری تیم را به دست بگیرد به تیرک دروازه اصابت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But to Boro's frustration, the ball hit the crossbar, bounced down and was cleared.
[ترجمه گوگل]اما با ناراحتی بورو، توپ به تیر افقی برخورد کرد، به پایین برگشت و دفع شد [ترجمه ترگمان]اما به خاطر ناامیدی boro، توپ به تیرک دروازه اصابت کرد و پایین آمد و صاف شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Video source change on crossbar filter.
[ترجمه گوگل]تغییر منبع ویدیو در فیلتر crossbar [ترجمه ترگمان]تغییر منبع ویدئو در فیلتر عرضی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Just as solidly, it hit the crossbar. Gyan stumbled away holding his head.
[ترجمه گوگل]به همان اندازه محکم به تیر افقی برخورد کرد گیان در حالی که سرش را نگه داشته بود به سرعت دور شد [ترجمه ترگمان]درست به همان اندازه محکم خط زنجیر را زد Gyan سکندری خورد و سر خود را در دست گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Bell introduces crossbar central office switches.
[ترجمه گوگل]بل سوئیچ های اداری مرکزی کراس بار را معرفی می کند [ترجمه ترگمان]بل به معرفی سوییچ عرضی میله مرکزی اشاره می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Nautical A crossbar on a ship's rudder to which the steering cables are connected.
[ترجمه گوگل]دریانوردی نوار متقاطع روی سکان کشتی که کابل های فرمان به آن وصل شده اند [ترجمه ترگمان]Nautical یک میله عرضی بر روی سکان کشتی که کابل های فرمان در آن متصل هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We complete the design of crossbar switch with 6 ports and 32 bits data bus on one chip of FPGA.
[ترجمه گوگل]ما طراحی سوئیچ crossbar را با 6 پورت و گذرگاه داده 32 بیتی روی یک تراشه FPGA تکمیل می کنیم [ترجمه ترگمان]ما طراحی سوییچ عرضی با ۶ پورت و ۳۲ بیت داده را بر روی یک چیپ از FPGA تکمیل کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Place the sling crossbar under and forward of the bumper.
[ترجمه گوگل]نوار متقاطع زنجیر را زیر و جلوی سپر قرار دهید [ترجمه ترگمان]میله sling را زیر و جلو سپر قرار دهید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Crossbar switching was carried out by a special circuit called a maker which provided common control of number entry and line selection for all calls.
[ترجمه گوگل]سوئیچینگ کراس بار توسط یک مدار خاص به نام ساز انجام می شد که کنترل مشترک ورود شماره و انتخاب خط را برای همه تماس ها فراهم می کرد [ترجمه ترگمان]سوییچینگ crossbar توسط یک مدار ویژه به نام a انجام شد که کنترل متداول شماره ورود و انتخاب خط برای همه تماس ها را فراهم می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A Toy Poodle jumps over a crossbar during the Super Dogs Carnival in Tokorozawa, Japan.
[ترجمه گوگل]یک پودل اسباببازی در طول کارناوال سوپر داگ در توکوروزاوا، ژاپن، از روی میله عبوری میپرد [ترجمه ترگمان]یک اسباب بازی در طول کارناوال سوپر سگ ها در Tokorozawa ژاپن به بالای یک میله افقی می پرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The goalkeeper just managed to tip the ball over the crossbar.
[ترجمه گوگل]دروازه بان فقط توانست توپ را از بالای تیرک دروازه عبور دهد [ترجمه ترگمان]دروازه بان تنها توانست توپ را به سمت دروازه پرتاب کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The goalkeeper just managed to palm the ball over the crossbar.
[ترجمه گوگل]دروازه بان فقط توانست توپ را با کف دست از بالای تیر افقی عبور کند [ترجمه ترگمان]دروازه بان تنها توانست توپ را به سمت میله افقی پرتاب کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[فوتبال] تیرک افقی دروازه [زمین شناسی] خط عرضی، میله عرضی، بخش افقی تیر سقف که بوسیله پایه های قرار گرفته در راهرو یا در جبهه کار حمایت می شود . [عمران و معماری] موجشکن عرضی [نساجی] میله عرضی - تیر افقی
انگلیسی به انگلیسی
• transverse bar, horizontal bar a crossbar is a horizontal piece of wood attached to two upright pieces, for example the top part of the goal in the game of football. the crossbar on a man's bicycle is the horizontal metal bar between the handlebars and the saddle.
پیشنهاد کاربران
( فوتبال ) تیر افقی دروازه
کلا توپ به تیرک بخوره، تیرک یا دیرک میشه woodwork تیرک افقی یا همون بالایی دروازه هم میشه Cross bar