cross pollinate

/ˈkrɒsˈpɑːləˌnet//krɒsˈpɒlɪneɪt/

polinize cross : بطور مصنوعی گرده افشانی کردن، لقاح

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: cross-pollinates, cross-pollinating, cross-pollinated
• : تعریف: to pollinate by placing pollen from one plant on the pistil of another of a different type.

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
گرده افشانی متقاطع / گرده افشانی بین گیاهی
در زبان محاوره ای و استعاری:
ترکیب کردن ایده ها، آمیختن فرهنگ ها، تبادل خلاقیت
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( زیست شناسی – واقعی ) :**
...
[مشاهده متن کامل]

فرآیندی که در آن گرده ی یک گیاه به گل گیاه دیگری منتقل می شود تا باروری و تولیدمثل رخ دهد.
مثال: *Bees help plants cross - pollinate. *
زنبورها به گیاهان کمک می کنند تا گرده افشانی متقاطع داشته باشند.
2. ** ( استعاری – فرهنگی/اجتماعی ) :**
به معنای ترکیب یا تبادل ایده ها، فرهنگ ها یا روش ها برای ایجاد نوآوری.
مثال: *Artists and scientists often cross - pollinate ideas. *
هنرمندان و دانشمندان اغلب ایده هایشان را با هم ترکیب می کنند.
3. ** ( تجاری/سازمانی ) :**
در مدیریت یا بازاریابی، به معنای انتقال دانش یا تجربه از یک حوزه به حوزه ی دیگر برای رشد و نوآوری.
- - -
🔸 مترادف ها:
fertilize – hybridize – blend – exchange – mix ideas

هم افزایی
پیشرفت متقابل
نشست و برخاست کردن