cross one's mind

/krɔs wʌnz maɪnd//krɒs wʌnz maɪnd/

به خاطر کسی خطور کردن، به فکر کسی رسیدن

انگلیسی به انگلیسی

• came to one's mind, occurred to one

پیشنهاد کاربران

خطور کردن و عبور کردن از ذهن
برای مدت کمی به چیزی فکر کنی

بپرس