• : تعریف: the two fine hairs, wires, or the like, one vertical and the other horizontal, that cross at right angles in an optical instrument such as a gunsight and that aid the viewer in aiming or focusing accurately.
تخصصی
[کامپیوتر] دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع آنها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی را مشخص می کند [زمین شناسی] تارهای متقاطع، تارهای رتیکول
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی: - نشانه گیر ( در دوربین یا سلاح ) - خط کش هدف گیری - ( استعاری ) در تیررس بودن، زیر ذره بین بودن ________________________________________ 🔸 تعریف ها: 1. ** ( فنی – اصلی ) :** ... [مشاهده متن کامل]
خطوط عمودی و افقی که در مرکز دوربین یا سلاح قرار دارند و برای هدف گیری دقیق استفاده می شوند. مثال: The sniper aligned the target in the crosshairs. تک تیرانداز هدف را در نشانه گیر تنظیم کرد. 2. ** ( استعاری – رایج ) :** به معنای �در تیررس بودن� یا �مورد توجه/انتقاد شدید قرار گرفتن�. مثال: The politician found himself in the crosshairs of the media. سیاستمدار خود را در تیررس رسانه ها یافت. 3. ** ( فرهنگی – تصویری ) :** گاهی در بازی های ویدئویی یا فیلم ها، *crosshairs* نماد تمرکز و دقت است. ________________________________________ 🔸 مترادف ها: aim point – reticle – target marker – focal point – under scrutiny
نشانگر ضربدری
مناطق تحت نفوذ یا کنترل؛ آماج آتش
نوک مگسک !! شهره شهر به بدنامی بخاطر رفتار ناشایستی سرشناس شدن ،
مورد هدف
تارهای رتیکول ( در دوربین های نقشه برداری )
مرکز توجه و علاقه Ultimately rooted in the motion of dislocations, mechanisms of metal hardening have remained in the crosshairs of physical metallurgists for more than a century.
دو خط متقاطع ( ) که در اسلحه با آن هدفگیری میشود - نشانه هدفگیری در اسلحه