1. our squad was caught in an enemy cross-fire and five of us died
جوخه ی ما در آتش متقاطع (همبر) دشمن گیر افتاد و پنج نفر کشته دادیم.
2. One boat of refugees was caught in naval crossfire and sunk.
[ترجمه گوگل]یک قایق پناهجویان در تیراندازی نیروی دریایی گرفتار و غرق شد
[ترجمه ترگمان]یک قایق از پناهندگان در حال تیراندازی و غرق در کشتی غرق شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Many civilians were killed in crossfire.
[ترجمه گوگل]بسیاری از غیرنظامیان در تیراندازی متقابل کشته شدند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شهروندان در تبادل آتش کشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The doctor was killed in crossfire as he went to help the wounded.
[ترجمه گوگل]دکتر هنگامی که برای کمک به مجروحان می رفت در تیراندازی متقابل کشته شد
[ترجمه ترگمان]دکتر در یک تبادل آتش کشته شد و برای کمک به زخمی ها به بیمارستان رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Medical teams were caught in the crossfire of the opposing armies.
[ترجمه گوگل]تیم های پزشکی در تیراندازی متقابل ارتش های مخالف گرفتار شدند
[ترجمه ترگمان]تیم های پزشکی در تیراندازی نیروهای مخالف دستگیر شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They say they are caught in the crossfire between the education establishment and the government.
[ترجمه گوگل]آنها می گویند که در آتش متقابل بین آموزش و پرورش و دولت گرفتار شده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند که در تبادل آتش بین موسسات آموزشی و دولت گرفتار شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The crossfire exposed deep divisions within the party.
[ترجمه گوگل]این آتش متقابل اختلافات عمیقی را در درون حزب آشکار کرد
[ترجمه ترگمان]در این تبادل آتش، اختلافات عمیقی در داخل حزب ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Dozens of civilians were reportedly killed in the crossfire.
[ترجمه گوگل]بر اساس گزارش ها، ده ها غیرنظامی در این تیراندازی کشته شدند
[ترجمه ترگمان]گزارش ها حاکی از آن است که ده ها تن از شهروندان در این درگیری کشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Surrounded by crossfire the Hercules, carrying vital supplies of food and medicines, descends steeply to avoid the crossfire.
[ترجمه گوگل]هرکول که توسط تیراندازی متقابل احاطه شده است، با حمل ذخایر حیاتی غذا و دارو، به شدت پایین می آید تا از آتش متقابل جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]هرکول که با حمل آذوقه و مواد غذایی سرشار از مواد غذایی و دارو محاصره شده است، با شیب تندی به پایین می رود تا از تیراندازی متقابل جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Munir Karajah got caught in the crossfire on a riotous day in Hebron earlier this year.
[ترجمه گوگل]منیر کارجاه در اوایل سال جاری در یک روز آشوب در هبرون در تیراندازی متقابل گرفتار شد
[ترجمه ترگمان]در اوایل سال جاری منیر Karajah در تبادل آتش در a گرفتار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The pilot is caught in the crossfire; the co-pilot gets his neck broken just sitting in the cockpit.
[ترجمه گوگل]خلبان در تیراندازی متقابل گرفتار می شود کمک خلبان فقط با نشستن در کابین خلبان گردنش شکسته می شود
[ترجمه ترگمان]خلبان در نبردها به دام می افتد؛ خلبان در کابین خلبان گردنش شکسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. All three criminals got shot in the crossfire.
[ترجمه گوگل]هر سه جنایتکار در تیراندازی متقابل مورد اصابت گلوله قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]هر سه تا مجرم در تیراندازی تیر اندازی کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. When two industrial giants clash, small companies can get caught in the crossfire.
[ترجمه گوگل]هنگامی که دو غول صنعتی با هم درگیر می شوند، شرکت های کوچک می توانند در آتش متقابل گرفتار شوند
[ترجمه ترگمان]وقتی دو غول صنعتی درگیر می شوند، شرکت های کوچک می توانند در نبردها به دام بیفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Doctors who tried to help the wounded were caught in the crossfire .
[ترجمه گوگل]پزشکانی که سعی در کمک به مجروحان داشتند در تیراندازی متقاطع گرفتار شدند
[ترجمه ترگمان]پزشکان که تلاش کردند به زخمی ها کمک کنند در این تیراندازی ها دستگیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. During a divorce, kids often get caught in the crossfire .
[ترجمه گوگل]در طول طلاق، بچه ها اغلب در تیراندازی متقابل گرفتار می شوند
[ترجمه ترگمان]در طول طلاق، کودکان اغلب در نبردها به دام می افتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید