1. Many small town mayor and city official practice cronyism.
[ترجمه گوگل]بسیاری از شهردارهای شهر کوچک و مقامات رسمی شهر، همبستگی را انجام می دهند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شهرداری کوچک و شهردار شهر در حال تمرین cronyism هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Nepotism and cronyism are prov ing his downfall.
[ترجمه گوگل]خویشاوندی و دوستی، سقوط او را ثابت می کند
[ترجمه ترگمان]Nepotism و cronyism باعث سقوط اون میشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Then, after cries of cronyism, the agency was dropped.
[ترجمه گوگل]سپس، پس از فریادهای دوستی، آژانس کنار گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]سپس، پس از فریاد of، آژانس از جا افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Cronyism, bribery and dishonesty were also cited.
[ترجمه گوگل]همجنس گرایی، رشوه خواری و عدم صداقت نیز ذکر شد
[ترجمه ترگمان]cronyism، رشوه خواری و عدم صداقت نیز ذکر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Nepotism, cronyism and favoritism are rampant.
[ترجمه گوگل]خویشاوندی، دوستی و طرفداری بیداد می کند
[ترجمه ترگمان]Nepotism، دوست گرایی و طرفداری، شایع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Labour accused David Cameron of cronyism over the decision to give a knighthood to Paul Ruddock.
[ترجمه گوگل]حزب کارگر دیوید کامرون را به خاطر تصمیم به اعطای نشان شوالیه به پل راداک متهم کرد که دوستی دارد
[ترجمه ترگمان]حزب کارگر دیوید کامرون را متهم به دوست شدن در مورد تصمیم گرفتن لقب \"پال Ruddock\" کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This explains why Philippine officials are often accused of taking bribes and cronyism.
[ترجمه گوگل]این توضیح می دهد که چرا مقامات فیلیپین اغلب به دریافت رشوه و دوستی متهم می شوند
[ترجمه ترگمان]این موضوع توضیح می دهد که چرا مقامات فیلیپین اغلب متهم به گرفتن رشوه و cronyism هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. High unemployment, non-payment of state wages and pensions and official cronyism and corruption will all be election issues.
[ترجمه گوگل]بیکاری زیاد، پرداخت نشدن حقوق و مستمری دولتی و همبستگی و فساد اداری همگی از مسائل انتخاباتی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]بیکاری بالا، عدم پرداخت حقوق دولتی و حقوق بازنشستگی و فساد رسمی و فساد مالی همه مسائل انتخاباتی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. For one, they say, she is an outsider in an administration where cronyism has created problems.
[ترجمه گوگل]آنها می گویند که او یک فرد خارجی در دولتی است که روابط دوستانه مشکلاتی را ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]برای یکی، آن ها می گویند، او یک غریبه در دولتی است که در آن دوست گرایی مشکلاتی ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The consequence was that good old New York tradition: cronyism, corruption and graft.
[ترجمه گوگل]پیامد آن سنت خوب قدیمی نیویورک بود: دوستی، فساد و اختلاس
[ترجمه ترگمان]نتیجه این بود که سنت قدیمی نیویورک: دوست گرایی، فساد و اختلاس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The firing is both preceded and followed by blatant cronyism.
[ترجمه گوگل]این شلیک هم قبل از آن و هم به دنبال آن، رفاقت آشکار است
[ترجمه ترگمان]این اخراج هر دو مقدم است و پس از آن به دنبال cronyism آشکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. N. -run trials are suffused with tensions that spring from allegations that include nepotism, cronyism and mismanagement of resources.
[ترجمه گوگل]محاکمه های اداره شده توسط N مملو از تنش هایی است که ناشی از اتهاماتی است که شامل خویشاوندی، دوستی و سوء مدیریت منابع است
[ترجمه ترگمان]این آزمایش ها در وزیرستان شمالی مملو از تنش های ناشی از اتهاماتی است که شامل انتصاب خویشاوندان، cronyism و سو مدیریت منابع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Bringing business people into politics can also produce corruption and cronyism.
[ترجمه گوگل]کشاندن تجار به سیاست نیز می تواند باعث فساد و دوستی شود
[ترجمه ترگمان]آوردن افراد تجاری به سیاست هم می تواند فساد و cronyism را تولید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Unwrecking the Economy: We've had three decades of corporatism and cronyism run amok.
[ترجمه گوگل]از بین بردن اقتصاد: ما سه دهه شرکتگرایی و دوستگرایی را در هم ریختهایم
[ترجمه ترگمان]Unwrecking اقتصاد: ما سه دهه تجربه داشتیم و cronyism دیوانه وار اجرا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید