Cromulent /ˈkrɑmjələnt/ ( adj - humorous ) acceptable, legitimate or adequate. ( New Oxford American Dictionary )
قابل قبول؛ مشروع؛ کافی؛ رضایت بخش؛ رایج
Example 1: 👇
The continental breakfast was perfectly cromulent.
... [مشاهده متن کامل]
صبحانه ی اروپایی کاملاً رضایت بخش ( کافی، قابل قبول یا لذت بخش ) بود.
Example2: 👇
The committee considered various proposals and finally agreed on a cromulent solution that satisfied everyone.
اعضاء کمیته پیشنهادات مختلفی را بررسی کردند ( در نظر گرفتند ) و در نهایت بر روی یک راه حل قابل قبول که همه را راضی کرد به توافق رسیدند.
Example 3: 👇
The idea of using recycled materials for packaging is cromulent in today’s eco - conscious society.
در جامعه ی امروزی که آگاه از محیط زیست است، ایده ی استفاده از مواد بازیافتی برای بسته بندی کاملاً قابل قبول و رایج است.
قابل قبول؛ مشروع؛ کافی؛ رضایت بخش؛ رایج
... [مشاهده متن کامل]
صبحانه ی اروپایی کاملاً رضایت بخش ( کافی، قابل قبول یا لذت بخش ) بود.
اعضاء کمیته پیشنهادات مختلفی را بررسی کردند ( در نظر گرفتند ) و در نهایت بر روی یک راه حل قابل قبول که همه را راضی کرد به توافق رسیدند.
در جامعه ی امروزی که آگاه از محیط زیست است، ایده ی استفاده از مواد بازیافتی برای بسته بندی کاملاً قابل قبول و رایج است.