• : تعریف: a hypocritical display of grief; insincere tears.
جمله های نمونه
1. They weep crocodile tears for the poor and disadvantaged but are basically happy with things as they are.
[ترجمه گوگل]آنها برای فقرا و محرومان اشک تمساح می گریند اما اساساً از چیزهایی که هستند خوشحال هستند [ترجمه ترگمان]آن ها اشک تمساح را برای فقرا و محروم گریه می کنند اما اساسا از چیزهایی که هستند خوشحال هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The sight of George shedding crocodile tears made me sick.
[ترجمه گوگل]دیدن جورج در حال ریختن اشک تمساح حالم را بد کرد [ترجمه ترگمان]دیدن چهره جورج که باعث شد حالم به هم بخورد، حالم به هم می خورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Let's have no more politicians shedding crocodile tears for the unemployed.
[ترجمه گوگل]بیایید دیگر سیاستمدارانی برای بیکاران اشک تمساح نریزند [ترجمه ترگمان]اجازه دهید سیاست مداران دیگری نداشته باشیم که اشک های تمساح را برای افراد بی کار بریزند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They weep crocodile tears for the poor, but are basically happy with things as they are.
[ترجمه گوگل]آنها برای فقرا اشک تمساح می گریند، اما اساساً از چیزهایی که هستند خوشحال هستند [ترجمه ترگمان]آن ها اشک تمساح را برای فقرا گریه می کنند اما اساسا از چیزهایی که هستند خوشحال هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. But far be it for us to shed crocodile tears over the bruised egos of our male counterparts.
[ترجمه گوگل]اما دور از انتظار ماست که اشک تمساح بر سر نفس های کبود همتایان مردمان بریزیم [ترجمه ترگمان]اما برای ما این است که چشمان crocodile همتایان مرد مان را سرازیر کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. So much for the exiles' crocodile tears over Elian's removal.
[ترجمه گوگل]خیلی از اشک تمساح تبعیدیان به خاطر حذف الیان [ترجمه ترگمان]برای کسانی که در تبعید به سر می برند، اشک تمساح به چشم می خورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You will notice phrases like crocodile tears, the elephant never forgets, and the ostrich burying its head in the sand.
[ترجمه گوگل]عباراتی مانند اشک تمساح، فیل هرگز فراموش نمی کند و شترمرغ که سر خود را در شن فرو کرده است را متوجه خواهید شد [ترجمه ترگمان]You مثل اشک های تمساح توجه می کنند، فیل هرگز فراموش نمی کند، و شترمرغ سر خود را در ماسه چال می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You mean she was crying crocodile tears?
[ترجمه Ronak] منظورت این است او داشت اشک تمساح می ریخت
|
[ترجمه گوگل]یعنی داشت اشک تمساح میریخت؟ [ترجمه ترگمان]منظورت این است که گریه و زاری می کند؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He showed his crocodile tears when aunt died.
[ترجمه گوگل]وقتی عمه مرد اشک تمساحش را نشان داد [ترجمه ترگمان]وقتی خاله جان مرد، اشک های crocodile را نشان داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Don't soften your heart; he was shedding crocodile tears.
[ترجمه گوگل]دلت را نرم نکن؛ داشت اشک تمساح می ریخت [ترجمه ترگمان]قلب تو را نرم نکن؛ داشت اشک می ریخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They were only crying crocodile tears at the old man's funeral.
[ترجمه گوگل]در تشییع جنازه پیرمرد فقط اشک تمساح میریختند [ترجمه ترگمان]فقط در مراسم تدفین پیرمرد گریه و زاری می کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She shed crocodile tears when she dismissed him from his job.
[ترجمه گوگل]وقتی او را از کارش اخراج کرد، اشک تمساح ریخت [ترجمه ترگمان]وقتی او را از کارش مرخص کرد اشک می ریخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She shed crocodile tears over his death.
[ترجمه گوگل]او برای مرگ او اشک تمساح ریخت [ترجمه ترگمان]اشک تمساح را روی مرگش ریخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She shed crocodile tears when she dismissed him for his job.
[ترجمه گوگل]وقتی او را به خاطر کارش اخراج کرد، اشک تمساح ریخت [ترجمه ترگمان]وقتی کارش رو به خاطر شغلش مرخص کرد اشک تمساح به هم ریخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Politicians shed crocodile tears over the plight of the unemployed.
[ترجمه گوگل]سیاستمداران به خاطر وضعیت بد بیکاران اشک تمساح می ریزند [ترجمه ترگمان]سیاستمداران اشک های تمساح را بر روی گرفتاری بیکاران می ریزند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
اشک تمساح (اسم)
crocodile tears
اشک دروغی (اسم)
crocodile tears
انگلیسی به انگلیسی
• tears which are not sincere, hypocritical show of emotion, false tears crocodile tears are tears or other expressions of grief that are not genuine or sincere.
پیشنهاد کاربران
اشک تمساح ( نشان دادن احساسات دروغین ) She shed crocodile tears when she got caught lying.
👈مترادف: Fake tears, insincere tears, hypocritical tears 👇مثال؛ After being caught cheating, he shed crocodile tears to avoid punishment. The politician's apology seemed like crocodile tears to the public. ... [مشاهده متن کامل]
She cried crocodile tears at the funeral, but everyone knew she didn't really care.
اشک ریا
اشک تمساح، تاسف دروغین، الکی جز و وز کردن، زورکی گریه کردن ، ناراحتی با ریا و دورویی
اشک تمساح ( همدردی ظاهری/اشک های ریاکارانه/نمایش کاذب و غیرصادقانه از احساسات/اندوه ساختگی ) . مترادف: superficial sympathy
Irish cry ( n. ) insincerity, crocodile tears ( cf. weep Irish v. )
اشک خنک . [ اَ ک ِ خ ُ ن ُ / ن َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اشک دروغ . کنایه از اشک ساخته : که ای خون گرمی بازار رحمت مکن اشک خنک در کار رحمت . زلالی ( از آنندراج ) . و رجوع به اشک دروغ شود.