1. This attack of influenza has crocked him up.
[ترجمه گوگل]این حمله آنفولانزا او را به هم ریخته است
[ترجمه ترگمان]این حمله of او را از هم جدا کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The pot crocked my trousers.
3. Kitty got totally crocked last night.
4. I was absolutely crocked last night.
5. I thought he'd acquitted himself well before getting crocked?
[ترجمه گوگل]من فکر می کردم که او قبل از اینکه سرزنش شود، خودش را تبرئه کرده است؟
[ترجمه ترگمان]من فکر می کردم قبل از اینکه به crocked برسد خودش را تبرئه کرده بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. You played in that match when I crocked my knee.
[ترجمه گوگل]تو در آن مسابقه بازی کردی که من زانویم را به هم زدم
[ترجمه ترگمان]تو توی اون مسابقه بازی می کردی که من زانوم رو باز کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I had traveling money and got crocked in the bar downstairs.
[ترجمه گوگل]من پول سفر داشتم و در نوار طبقه پایین سرم زدند
[ترجمه ترگمان]من با پول سفر کردم و توی بار پایین رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. An attack of fever seems to have crocked him up, but he believes he will be able to come back to work in a few days.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که تب او را به هم ریخته است، اما او معتقد است که چند روز دیگر می تواند سر کار بازگردد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که حمله تب او را برانگیخته است، اما او بر این باور است که در عرض چند روز قادر به بازگشت به سر کار خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Caption :Suits you sir, a crocked Ronaldo on crutches opts for a white suit at awards ceremony in California in 200
[ترجمه گوگل]توضیح: به شما میآید آقا، رونالدوی کج روی عصا در مراسم اهدای جوایز در کالیفرنیا در سال 200 کت و شلوار سفید انتخاب میکند
[ترجمه ترگمان]عنوان: Suits شما قربان، یک رونالدو با چوب زیر بغل کت سفید را در مراسم اعطای جوایز در کالیفرنیا در سال ۲۰۰ انتخاب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The attack of influenza has crocked him up.
[ترجمه گوگل]حمله آنفولانزا او را به هم ریخته است
[ترجمه ترگمان]حمله به آنفولانزا او را از پا در آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This attack of influenza has really crocked him up.
[ترجمه گوگل]این حمله آنفولانزا واقعاً او را ناراحت کرده است
[ترجمه ترگمان]این حمله آنفولانزا واقعا او را خفه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This attack of influenza has crocked me up.
[ترجمه گوگل]این حمله آنفولانزا مرا به هم ریخته است
[ترجمه ترگمان]این حمله انفلانزا مرا از پا در آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I'm crocked up after the trip.
14. Liverpool's star Spanish striker, Fernando Torres, was crocked when the Reds faced his former club Atletico Madrid in the Champions League group stages.
[ترجمه گوگل]فرناندو تورس، ستاره اسپانیایی لیورپول، زمانی که قرمزها در مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا با تیم سابقش اتلتیکو مادرید روبرو شدند، دچار ناراحتی شد
[ترجمه ترگمان]مهاجم اسپانیایی ستاره لیورپول، فرناندو تورس، زمانی که تیم ردز در مرحله گروهی لیگ قهرمانان با تیم قبلی اتلتیکو مادرید روبرو شد، crocked شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید