crocked

/krɒkt//krɒkt/

(امریکا - خودمانی) سیاه مست، مست و خراب، آسیب دیده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: (slang) drunk.

جمله های نمونه

1. This attack of influenza has crocked him up.
[ترجمه گوگل]این حمله آنفولانزا او را به هم ریخته است
[ترجمه ترگمان]این حمله of او را از هم جدا کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The pot crocked my trousers.
[ترجمه گوگل]گلدان شلوارم را پارگی کرد
[ترجمه ترگمان]قابلمه شلوار من را باز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Kitty got totally crocked last night.
[ترجمه گوگل]کیتی دیشب به کلی خجالت کشید
[ترجمه ترگمان] دیشب \"کیتی\" حالش خوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I was absolutely crocked last night.
[ترجمه گوگل]من دیشب کاملاً عصبانی بودم
[ترجمه ترگمان] دیشب کاملا گیج شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I thought he'd acquitted himself well before getting crocked?
[ترجمه گوگل]من فکر می کردم که او قبل از اینکه سرزنش شود، خودش را تبرئه کرده است؟
[ترجمه ترگمان]من فکر می کردم قبل از اینکه به crocked برسد خودش را تبرئه کرده بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You played in that match when I crocked my knee.
[ترجمه گوگل]تو در آن مسابقه بازی کردی که من زانویم را به هم زدم
[ترجمه ترگمان]تو توی اون مسابقه بازی می کردی که من زانوم رو باز کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I had traveling money and got crocked in the bar downstairs.
[ترجمه گوگل]من پول سفر داشتم و در نوار طبقه پایین سرم زدند
[ترجمه ترگمان]من با پول سفر کردم و توی بار پایین رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An attack of fever seems to have crocked him up, but he believes he will be able to come back to work in a few days.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که تب او را به هم ریخته است، اما او معتقد است که چند روز دیگر می تواند سر کار بازگردد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که حمله تب او را برانگیخته است، اما او بر این باور است که در عرض چند روز قادر به بازگشت به سر کار خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Caption :Suits you sir, a crocked Ronaldo on crutches opts for a white suit at awards ceremony in California in 200
[ترجمه گوگل]توضیح: به شما می‌آید آقا، رونالدوی کج روی عصا در مراسم اهدای جوایز در کالیفرنیا در سال 200 کت و شلوار سفید انتخاب می‌کند
[ترجمه ترگمان]عنوان: Suits شما قربان، یک رونالدو با چوب زیر بغل کت سفید را در مراسم اعطای جوایز در کالیفرنیا در سال ۲۰۰ انتخاب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The attack of influenza has crocked him up.
[ترجمه گوگل]حمله آنفولانزا او را به هم ریخته است
[ترجمه ترگمان]حمله به آنفولانزا او را از پا در آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This attack of influenza has really crocked him up.
[ترجمه گوگل]این حمله آنفولانزا واقعاً او را ناراحت کرده است
[ترجمه ترگمان]این حمله آنفولانزا واقعا او را خفه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This attack of influenza has crocked me up.
[ترجمه گوگل]این حمله آنفولانزا مرا به هم ریخته است
[ترجمه ترگمان]این حمله انفلانزا مرا از پا در آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I'm crocked up after the trip.
[ترجمه گوگل]من بعد از سفر بهم ریخته
[ترجمه ترگمان]من بعد از سفر برگشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Liverpool's star Spanish striker, Fernando Torres, was crocked when the Reds faced his former club Atletico Madrid in the Champions League group stages.
[ترجمه گوگل]فرناندو تورس، ستاره اسپانیایی لیورپول، زمانی که قرمزها در مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا با تیم سابقش اتلتیکو مادرید روبرو شدند، دچار ناراحتی شد
[ترجمه ترگمان]مهاجم اسپانیایی ستاره لیورپول، فرناندو تورس، زمانی که تیم ردز در مرحله گروهی لیگ قهرمانان با تیم قبلی اتلتیکو مادرید روبرو شد، crocked شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• drunk, intoxicated (slang); decrepit, broken-down

پیشنهاد کاربران

بپرس