فعل ناگذر ( intransitive verb )حالات: croaks, croaking, croaked
• (1)تعریف: to make a low, hoarse sound with the voice, like that of a frog.
• (2)تعریف: (slang) to die.
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to say with a croak.
- He croaked his commands from his sickbed.
[ترجمه گوگل] او دستورات خود را از بستر بیماری خود می گفت [ترجمه ترگمان] فرمان را از تخت دراز کرد و با صدای گرفته گفت: [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: a low, hoarse sound like that of a frog.
جمله های نمونه
1. his voice was a weak croak
صدایش تبدیل به خس خس خفیفی شده بود.
2. She could only croak because of her heavy cold.
[ترجمه گوگل]فقط به خاطر سرمای شدیدش می توانست غر بزند [ترجمه ترگمان]فقط به خاطر سرماخوردگی شدید او می توانست زوزه بکشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Frogs began to croak with the rainfall.
[ترجمه گوگل]قورباغه ها با بارندگی شروع به قار کردن کردند [ترجمه ترگمان]قورباغه ها با باران شروع به زوزه کشیدن کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The words came out as a dry croak.
[ترجمه گوگل]کلمات مانند یک قارقار خشک بیرون آمدند [ترجمه ترگمان]کلمات مثل یک قورباغه خشک از دهانش خارج شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She married a millionaire just about to croak.
[ترجمه گوگل]او با یک میلیونر ازدواج کرد که در آستانه غر زدن بود [ترجمه ترگمان]اون با یه میلیونر ازدواج کرد که داره گریه می کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I had a sore throat and could only croak.
[ترجمه گوگل]گلو درد داشتم و فقط میتوانستم غر بزنم [ترجمه ترگمان]گلو درد داشتم و فقط می توانستم زوزه بکشم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Tiller moaned and managed to croak, "Help me. ".
[ترجمه گوگل]تیلر ناله کرد و توانست غر بزند: "کمکم کن " [ترجمه ترگمان]Tiller ناله کرد و با صدای گرفته گفت: \" به من کمک کنید \" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Frogs make a low noise called a croak.
[ترجمه Mahdis] قورباغه ها یک صدای کمی درست میکنند که به آن غور غور کردن میگن
|
[ترجمه گوگل]قورباغه ها صدایی کم از خود تولید می کنند که به آن کرک می گویند [ترجمه ترگمان]قورباغه ها سر و صدا می کنند و زوزه می کشند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He managed to croak a greeting.
[ترجمه گوگل]او موفق شد یک سلام و احوال پرسی کند [ترجمه ترگمان]موفق شد با او سلام و احوال پرسی کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He would croak if he opened his mouth, so he kept it shut.
[ترجمه گوگل]اگر دهانش را باز می کرد قار می کرد، پس آن را بسته نگه داشت [ترجمه ترگمان]اگر دهانش را باز کند خس خس می کرد، بنابراین آن را ساکت نگه داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. His voice was hoarse as a raven's croak.
[ترجمه گوگل]صدایش مثل غرغر زاغ خشن بود [ترجمه ترگمان]صدایش گرفته و گرفته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He was not croaking, and he was not going to croak.
[ترجمه گوگل]نه غر می زد و نه قرار بود غر بزند [ترجمه ترگمان]او با صدای غار غار غار غار مانندی نداشت و به هیچ وجه نمی توانست زوزه بکشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. But nothing emerged, not even a croak.
[ترجمه گوگل]اما هیچ چیز ظاهر نشد، حتی یک قار [ترجمه ترگمان]اما هیچ چیز بیرون نیامد، حتی یک خر خر هم نبود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Mr. Higginbotham went on accusingly, " An'he'll croak in the gutter the same way. You know that. "
[ترجمه گوگل]آقای هیگین بوتهام با اتهام زنی ادامه داد: "او به همین ترتیب در ناودان قار می کند شما این را می دانید " [ترجمه ترگمان]آقای هیگینبوثام با لحن متهم کننده ای ادامه داد: \" تو هم همین طوری توی جوب می افته شما این را می دانید \" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
صدای کلاغ (اسم)
crake, croak
صدای غوک یا وزغ (اسم)
croak
غارغار کردن (فعل)
croak
چون غوک یا قورباغه صدا کردن (فعل)
croak
انگلیسی به انگلیسی
• harsh rasping sound (i.e. sound made by a frog or raven); deep rasping voice make a harsh rasping sound (like the call of a frog or raven); die (slang) when animals or birds croak, they utter harsh, low sounds. verb here but can also be used as a singular noun. e.g. ...the croak of a raven. when someone croaks something, they say it in a hoarse, rough voice. verb here but can also be used as a singular noun. e.g. his voice was a weak croak.
پیشنهاد کاربران
صدای عمیق و نامفهوم
صدای دو رگه و خش دار
This slang term is often used to refer to someone dying or being killed. مردن یا کشته شدن مثال؛ She married a millionaire just about to croak. He croaked after being shot multiple times. The poor man croaked when his car crashed into a tree.
🧸 کلماتی کاربردی برای توصیف صدای حیوانات مختلف: 📢 ❗️نکته: بعضی صداها در حیوانات مختلف مشترک است. . . ✅ سگ: bark / woof 🐶 ✅ سگ ( در حین عصبانیت ) : growl 🐶 ✅ توله سگ: yap 🐶 ... [مشاهده متن کامل]