1. Results showed that as pressure was increased, critical temperature of the material dropped dramatically, a behaviour opposite to that predicted.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که با افزایش فشار، دمای بحرانی ماده به طور چشمگیری کاهش یافت، رفتاری برخلاف آنچه پیشبینی شده بود
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که با افزایش فشار، دمای بحرانی مواد به طور چشمگیری کاهش می یابد، یک رفتار مخالف با آن پیش بینی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که با افزایش فشار، دمای بحرانی مواد به طور چشمگیری کاهش می یابد، یک رفتار مخالف با آن پیش بینی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They cooled the sample below its critical temperature so it became superconducting, then applied an increasingly strong magnetic field.
[ترجمه گوگل]آنها نمونه را زیر دمای بحرانی خنک کردند تا به ابررسانایی تبدیل شود، سپس یک میدان مغناطیسی قویتر اعمال کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها نمونه زیر دمای بحرانی خود را خنک کردند بنابراین it شده و سپس یک میدان مغناطیسی قوی را اعمال کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها نمونه زیر دمای بحرانی خود را خنک کردند بنابراین it شده و سپس یک میدان مغناطیسی قوی را اعمال کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The critical temperature of C02 is 304 K. The isotherm at this temperature is called the critical isotherm.
[ترجمه گوگل]دمای بحرانی C02 304 K است ایزوترم در این دما ایزوترم بحرانی نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]دمای بحرانی دی اکسید کربن (C۰۲)۳۰۴ K است ایزوترم در این دما \"ایزوترم بحرانی\" نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دمای بحرانی دی اکسید کربن (C۰۲)۳۰۴ K است ایزوترم در این دما \"ایزوترم بحرانی\" نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. These materials become quite soft and flexible above critical temperature.
[ترجمه گوگل]این مواد در دمای بحرانی کاملاً نرم و انعطاف پذیر می شوند
[ترجمه ترگمان]این مواد کاملا نرم و انعطاف پذیر از دمای بحرانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مواد کاملا نرم و انعطاف پذیر از دمای بحرانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Measuring the critical temperature of superconductors requires lower current and lower voltage, which needs high precision.
[ترجمه گوگل]اندازه گیری دمای بحرانی ابررساناها به جریان کمتر و ولتاژ کمتری نیاز دارد که به دقت بالایی نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری دمای بحرانی of به ولتاژ پایین و پایین نیاز دارد که به دقت بالایی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری دمای بحرانی of به ولتاژ پایین و پایین نیاز دارد که به دقت بالایی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The critical temperature at which the flow curves change from continuousness to discontinusness increased as the cis content increased.
[ترجمه گوگل]دمای بحرانی که در آن منحنیهای جریان از پیوستگی به ناپیوستگی تغییر میکنند، با افزایش محتوای سیس افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]دمای بحرانی که در آن منحنی جریان از continuousness تا discontinusness تغییر می کند، با افزایش محتوای مشترک المنافع، افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دمای بحرانی که در آن منحنی جریان از continuousness تا discontinusness تغییر می کند، با افزایش محتوای مشترک المنافع، افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The equation expressing the critical temperature - critical chemical potential curve is derived.
[ترجمه گوگل]معادله بیانگر دمای بحرانی - منحنی پتانسیل شیمیایی بحرانی مشتق شده است
[ترجمه ترگمان]این معادله بیان می کند که منحنی پتانسیل شیمیایی حیاتی - بحرانی مشتق شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این معادله بیان می کند که منحنی پتانسیل شیمیایی حیاتی - بحرانی مشتق شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The critical point, or critical temperature, is the at the steel has the most desirable characteristics.
[ترجمه گوگل]نقطه بحرانی یا دمای بحرانی این است که فولاد دارای مطلوب ترین ویژگی ها باشد
[ترجمه ترگمان]نکته مهم، یا دمای بحرانی، این است که فولاد بیش ترین خصوصیات را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نکته مهم، یا دمای بحرانی، این است که فولاد بیش ترین خصوصیات را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. On exceeding the critical temperature, the structure of the metal begins to change.
[ترجمه گوگل]با فراتر رفتن از دمای بحرانی، ساختار فلز شروع به تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]با افزایش دمای بحرانی، ساختار فلز شروع به تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با افزایش دمای بحرانی، ساختار فلز شروع به تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. By virtue critical temperature of heavy oil and the frequency, the heating time is estimated.
[ترجمه گوگل]با توجه به دمای بحرانی روغن سنگین و فرکانس، زمان گرمایش تخمین زده می شود
[ترجمه ترگمان]با استفاده از دمای بحرانی نفت سنگین و فرکانس، زمان گرمایش تخمین زده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از دمای بحرانی نفت سنگین و فرکانس، زمان گرمایش تخمین زده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. At a critical temperature, vanadium oxide films undergo phase transition between metal phase to semi-conducting phase.
[ترجمه گوگل]در دمای بحرانی، لایههای اکسید وانادیوم بین فاز فلزی به فاز نیمه رسانا تغییر فاز میدهند
[ترجمه ترگمان]در دمای بحرانی، لایه های اکسید وانادیوم، انتقال فاز بین فاز فلزی تا مرحله نیمه نهایی را متحمل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در دمای بحرانی، لایه های اکسید وانادیوم، انتقال فاز بین فاز فلزی تا مرحله نیمه نهایی را متحمل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. By using phytotron, critical temperature and the thermo-sensitive phase of Pingxiang Dominant Genic Male Sterile Rice were studied under artificial conditions.
[ترجمه گوگل]با استفاده از فیتوترون، دمای بحرانی و فاز حساس به حرارت برنج استریل نر ژنیک غالب Pingxiang در شرایط مصنوعی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]با استفاده از phytotron، دمای بحرانی و فاز ترمو - حساس of Dominant، Genic رایس، تحت شرایط مصنوعی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از phytotron، دمای بحرانی و فاز ترمو - حساس of Dominant، Genic رایس، تحت شرایط مصنوعی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In particular, it is below a critical temperature at which it becomes a superfluid.
[ترجمه گوگل]به ویژه، زیر دمای بحرانی است که در آن به یک ابر سیال تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، زیر یک دمای بحرانی است که در آن به یک superfluid تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، زیر یک دمای بحرانی است که در آن به یک superfluid تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. For instance, the critical temperature of a high - Tc superconductor is quite sensitive to its oxygen pressure.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، دمای بحرانی یک ابررسانا با Tc بالا به فشار اکسیژن آن کاملاً حساس است
[ترجمه ترگمان]برای مثال، دمای بحرانی of C T C بسیار حساس به فشار اکسیژن آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای مثال، دمای بحرانی of C T C بسیار حساس به فشار اکسیژن آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید